• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خانواده‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خانواده، اولین نهاد اجتماعی و کوچک‌ترین واحد تشکیل دهنده جامعه است و شامل پدر، مادر و فرزندان می‌شود. ساختار گسترده، ساختار گسترده محدود و ساختار هسته‌ای، سه ساختاری است که در جوامع اسلامی از صدر اسلام تا جهان امروز، همچون دیگر جوامع، ملاحظه می‌شده است. صرفنظر از ساختار خانواده‌، معمولا هر خانواده از سه نسل تشکیل می‌شود که در کنار هم زندگی می‌کنند؛ نسل اول پدر بزرگ و مادر بزرگ‌ها، نسل دوم پدر و مادر، و نسل نسوم فرزندان را تشکیل می‌دهد. هر کدام از این نسل‌ها وظایفی را بر عهده دارند. خانواده با ازدواج یک مرد و زن تشکیل می‌شود که دارای اهدافی است ولی هدف اصلی آن در جوامع اسلامی بقای نسل و به دنیا آوردن فرزندان است.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف
۲ - ساختار
       ۲.۱ - صورت پدرخطی
       ۲.۲ - موافقت اسلام با ساختار
       ۲.۳ - ساختارها در قرآن
۳ - انواع ساختار در جوامع اسلامی
       ۳.۱ - گسترده
              ۳.۱.۱ - نمونه شایع
              ۳.۱.۲ - کارکرد و تنوع
              ۳.۱.۳ - مسکن و اعضا
       ۳.۲ - گسترده محدود
       ۳.۳ - هسته‌ای
۴ - نسل‌ها
       ۴.۱ - نسل اول
       ۴.۲ - نسل دوم
       ۴.۳ - نسل سوم
۵ - کارکرد
۶ - وظایف و حقوق
۷ - اعضای خانواده
       ۷.۱ - مرد
              ۷.۱.۱ - توان جسمانی
              ۷.۱.۲ - توان اقتصادی
              ۷.۱.۳ - وظایف
              ۷.۱.۴ - شرط استطاعت
       ۷.۲ - زن
              ۷.۲.۱ - دیدگاه اسلام
              ۷.۲.۲ - در دروه جاهلی
              ۷.۲.۳ - وضعیت کنونی
       ۷.۳ - فرزندان
              ۷.۳.۱ - وظایف
              ۷.۳.۲ - در ادوار گذشته
              ۷.۳.۳ - در دوران جدید
       ۷.۴ - روابط
       ۷.۵ - کشش خویشی
۸ - اهداف ازدواج
       ۸.۱ - هدف اصلی
       ۸.۲ - پرورش فرزندان
       ۸.۳ - سرپرستی امور
۹ - برخی از احکام خانواده
۱۰ - فهرست منابع
۱۱ - پانویس
۱۲ - منبع


هر خانواده از مجموعه‌ای از افراد تشکیل می‌یابد که در پیوند خویشاوندی و زیستی قرار دارند و معمولا در یک خانوار زندگی می‌کنند.


کلیات وضع و ساختار خانواده در نظام اجتماعی مسلمانان مشابه با ادیان پیشرفته دیگر است.

۲.۱ - صورت پدرخطی

گفته می‌شود که ساختار خانواده امروزی اسلامی را می‌توان در سه هزار سال قبل از میلاد در بین النهرین باستان در جامعه سومری، بابلی، آشوری و غیره یافت. همین سنّت سامی در میان یهودیان و مسیحیان نیز استمرار یافته و در میان عرب پیش از اسلام نیز رایج بوده است.
این صورت از خانواده به صورت پدرخطی بوده که در بیش‌تر جوامع بشری نیز رواج داشته است.
در جوامع پدرخطی نام فرزند و میراث از شاخه پدری انتقال می‌یابد و فرزندان به نام پدرانشان شناخته می‌شوند، گو این‌که تمام خانواده‌های پدرخطی به یکسان پدرسالار نیستند.

۲.۲ - موافقت اسلام با ساختار

با وجود شمار درخور ملاحظه آموزه‌ها و توصیه‌های قرآنی و حدیثی درباره خانواده، در منابع اصلی اسلام به هیچ ساختار یا گونه معیّن نظام خانوادگی تأکید یا اشاره نشده است.
پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همواره در دوره حکومت اسلامی در مدینه در پی ایجاد نظام کارآمد حقوقی بود و در این زمینه اصلاحات درخور توجهی در حقوق فردی و اجتماعی، از جمله در قوانین و سنن مربوط به ازدواج و تشکیل خانواده و طلاق، پدید آورد اما در نظام و ساختار عمومی خانواده عربی تغییری نداد.

۲.۳ - ساختارها در قرآن

بنابر اشارات قرآنی و ادبیات صدر اسلام، واژه‌های مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت داشتند که با در نظر گرفتن تفاوت‌های معنایی یا دست‌کم تفاوت در کاربرد آن‌ها در متون قرآنی صدر اسلام، صورت‌های مختلف خانواده، از خانواده هسته‌ای گرفته تا گسترده‌ترین انواع آن، در بافت قرآنی و سنّت عربی اسلامی اولیه نیز قابل شناسایی است.
مثلا در قرآن یکی از معانی واژه آل خاندان است، از جمله آل ابراهیم «...فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ... » که مراد از آن گویا خاندانی بسیار گسترده، شامل همه فرزندان و نسل حضرت ابراهیم (علیه‌السلام)، است.
واژه‌های قرآنی چون اهل «(...قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا...) »«(...لَنُنَجِّيَنَّهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ...)»«(وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم...)»«(قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ)»«(...إِلَى أَهْلِهِ إِلاَّ أَن يَصَّدَّقُواْ...فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ...)»«(...وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ)»«(...خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ...)»«(وَإِذَا انقَلَبُواْ إِلَى أَهْلِهِمُ انقَلَبُواْ فَكِهِينَ)»«(وَيَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا) »«(إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا)» و بیت «(...وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ)»«(...لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ...)» به خانواده در مقیاسی کوچک‌تر اشاره دارند.
واژه عشیره، «(وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ)» ذوی القربی و واژگان مشابه، «(...وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ...)»«(...وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى...)»«(...وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ...)» اولوالارحام و واژگان مشابه، «(...وَأُوْلُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ...)»«(لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ...)»«(...وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ)» در قرآن، بیشتر حاکی از روابط خویشاوندی است.
برخی اسلام‌پژوهان غربی آیاتی از قرآن را که در آن‌ها به خلقت زوجی اشاره شده است، «(...ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا...)»«(...ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا...)»«(...جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا...)»«(وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى)»«(وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا)»«(فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى)» حاکی از آن گرفته‌اند که قرآن بر تشکیل خانواده هسته‌ای تأکید دارد، در حالی‌که به نظر می‌رسد شکل خانواده و ابعاد آن از موضوعات و مضامین قرآنی محسوب نمی‌شود، بلکه در عمل، پیامبر اسلام ابتدا خانواده هسته‌ای تشکیل داد و سپس با افزودن بر تعداد همسران خود به نوعی به خانواده گسترده روی آورد، در عین‌حال که بر روابط خویشاوندی نیز تأکید داشت.


در واقع‌ به‌طور کلی در جوامع اسلامی از صدر اسلام تا جهان امروز، همچون دیگر جوامع سه ساختار عمده خانواده همواره ملاحظه می‌شده است:

۳.۱ - گسترده

۱) خانواده گسترده، معروف‌ترین گونه خانواده در جهان قدیم و شایع‌ترین ساختار خانوادگی در جوامع کشاورزی و توسعه نیافته است.
خانواده گسترده از چندین خانواده هسته‌ای و شماری از خویشاوندان مجرد یا وابسته تشکیل می‌شود که تحت ریاست پدر خانواده قرار دارند.

۳.۱.۱ - نمونه شایع

نمونه شایع این نوع خانواده در عالم اسلام شامل پدری میان سال و همسر او بود.
پدر و مادر پیر رئیس خانواده نیز با آنان زندگی می‌کردند.
گاه ممکن بود رئیس خانواده چند همسر داشته باشد که طبعاً همه زنان و فرزندانشان نیز عضو خانوار بودند.
همچنین برادران مجرد و نیز خواهران مجرد یا بیوه یا مطلّقه رئیس خانواده نیز عضو این خانواده گسترده بودند.
چنین خانواده‌ای بین سی تا چهل عضو داشت که در مسکن مشترک می‌زیستند و با یکدیگر در زمین‌های کشاورزی کار می‌کردند.

۳.۱.۲ - کارکرد و تنوع

این خانواده عملا به مثابه واحدی تولیدی و اجتماعی عمل می‌کرد که همه نیازهای اجتماعی و اقتصادی اعضایش را برآورده می‌ساخت.
این ساخت عمومی در مناطق مختلف جهان اسلام و براساس اقتضائات جغرافیای فرهنگی هر ناحیه و اوضاع بومی و محلی آن، با تنوع بسیار بروز و ظهور می‌یابد.
در برخی مناطق ممکن است نسل اول خانواده یعنی پدربزرگ همچنان با حفظ اقتدار خود در خانواده گسترده، بر نسل دوم و سوم خانواده عملا ریاست کند.

۳.۱.۳ - مسکن و اعضا

ممکن است پسران متأهل که با خانواده خود در مجموعه پدری زندگی می‌کنند و از آشپزخانه همین خانواده گسترده تغذیه می‌کنند، با مرگ پدر خانواده گسترده، زندگی جداگانه‌ای برای خانوار خود آغاز کنند.
ممکن است خانواده در خانه‌ای بزرگ یا در مجموعه‌ای از خانه‌های به هم پیوسته یا نزدیک به هم زندگی کنند.
تعداد اعضا و میزان شاخه‌های وابستگی در خانواده گسترده نیز اشکال متنوعی از این نوع خانواده را پدید می‌آورد.

۳.۲ - گسترده محدود

در برخی از جوامعِ در حال گذار از نظام خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای، نظام واسطه‌ای ملاحظه می‌شود.
در این نظام تعداد اعضا و وابستگی‌های خانواده گسترده کاهش می‌یابد، مثلا پسر خانواده تا زمانی با خانواده پدری زندگی می‌کند که بتواند‌ به‌طور مستقل نیازهای مالی خانوار خود را تأمین کند و پس از آن خانوار مستقلی را تشکیل می‌دهد.
با این‌حال این اجزای جدانشدنی از بدنه خانوار پدری در عین‌حال همچنان عضو وابسته خانواده گسترده محسوب می‌شوند و در فعالیت‌های آن مشارکت دارند.

۳.۳ - هسته‌ای

خانواده هسته‌ای: این ساختار خانوادگی شامل پدر، مادر و فرزندان بیواسطه آنان است.
گاه این ساختار صرفاً دربردارنده یک زوج و گاه شامل یکی از والدین به همراه فرزندان است که در یک خانوار زندگی می‌کنند.
این ساختار بیش‌تر در دوران جدید، در جوامع پیشرفته‌تر و در شهرها دیده می‌شود.
خانواده هسته‌ای به مثابه واحد اجتماعی مستقل عمل می‌کند و کمابیش به لحاظ سکونت و اقتصاد از دیگر واحدهای خانواده اصلی و خانوار پدری جداست.


صرفنظر از ساختار خانواده‌ به‌طور کلی، معمولا هر خانواده از سه نسل تشکیل می‌شود که در کنار هم زندگی می‌کنند و روابط میان این نسل‌ها و تعامل آنان با یکدیگر، بخش بزرگی از رفتار خانوادگی را شکل می‌دهد.

۴.۱ - نسل اول

نسل اول، پدربزرگ و مادربزرگ‌اند، در دورانی که یا قدرت تولید اقتصادی را از دست داده‌اند یا خانواده دیگر به تولید آنان متکی نیست، در بدنه خانواده حضور دارند و معمولا با ارائه خدمات معنوی و تربیتی به نسل سوم با نظام خانواده تعامل دارند.

۴.۲ - نسل دوم

نسل دوم یعنی پدر خانواده، همسر و همراهانش بخش اصلی خانواده را تشکیل می‌دهند و قدرت اقتصادی و تولید خانوار به آنان متکی است.

۴.۳ - نسل سوم

نسل سوم یعنی فرزندان در دوران کودکی حداقل مشارکت را در تولید دارند و در زمانی که نیروی والدین برای اداره اقتصادی خانواده صرف می‌شود، فرزندان با مراقبت نسل اول رشد و پرورش می‌یابند.
به تدریج فرزندان، که تعدادشان در خانواده‌های بزرگ بیش از پنج نفر است، به عنوان نیروی کار به نسل تولیدکننده خانوار ملحق می‌شوند.


هر عضو خانواده در ازای خدماتی که از این واحد اجتماعی دریافت کرده به نوعی به ادای دین می‌پردازد.
هر خانواده تکیه‌گاه عاطفی و اقتصادی اعضای خود است و هر فرد، هویت دینی، فرهنگی و نیز طبقه اجتماعی خود را از خانواده خود به ارث می‌برد.


خانواده مانند شرکت تجاری، دفتر بیمه، مرکز مشاوره، مهدکودک، خانه سالمندان، بانک، مرکز بهزیستی برای ناتوانان جسمی و روانی، بیمارستان، و خوابگاه عمل می‌کند.
از این‌رو اعضای خانواده در قراردادی نانوشته در ازای بهره‌مندی از خدمات، موظف‌اند در عین تعامل با بخش‌ها و اعضای دیگر خانواده و تلاش برای تأمین نیازهای متنوع آن، با رفتار صحیح خود در اجتماع، شرافت، منزلت و احترام خانوادگی را حفظ کنند.
ضمن این قرارداد نانوشته، اسلام نیز همچون ادیان دیگر به تعریف حقوق متقابل اعضای خانواده پرداخته است.
[۴۰] میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۴۹، تهران ۱۳۸۰ش.
[۴۱] میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۹۱ـ۹۵، تهران ۱۳۸۰ش.
[۴۲] میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۲، تهران ۱۳۸۰ش.
[۴۳] میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۱، تهران ۱۳۸۰ش.

هرچند اسلام نظام پدرخطی و پدرسالار خانواده عربی را تغییر نداد، ولی برخی تغییرات، از جمله در موقعیت زن در خانواده، حاصل شد.
بخش بزرگی از آموزه‌های قرآنی و سنّت نبوی نیز در توصیه‌های متعدد به رفتار حسنه اعضا و نسل‌های سه‌گانه خانواده در قبال یکدیگر آمده است.
قرآن، آرمانی اخلاقی را در مناسبات زناشویی مطرح ساخته است، از جمله این‌که تشکیل خانواده باید به آرامش معنوی و مادّی برای زوجین منجر شود «(...وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا...)»«(...خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا...)» و زن و مرد باید مانند لباسی برای یکدیگر باشند. «(...هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ...)»


خانواده از اعضایی تشکیل می‌شوند و هر کدام جایگاهی دارند.

۷.۱ - مرد

مرد، رئیس و صاحب اقتدار نهایی و مطلق در خانواده است.
[۴۷] محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۲، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
[۴۸] کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).


۷.۱.۱ - توان جسمانی

در جامعه عرب جاهلی، مرد به حکم تفوق بنیه‌اش بر زن و قدرت عضلانی و مقاومت بیش‌تر در برابر طبیعت و خطرات، سرور خانواده (ربّ العائله/ بَعْل المرأة) خوانده می‌شد و حقوقی بیش‌تر از همسر خود داشت.
در جوامع مسلمانی که آموزه‌های اسلامی در آن‌ها به عمق ساختارهای اجتماعی بومی و محلی نفوذ نکرده است نیز کمابیش همین مقوله در تعیین و توزیع حقوق میان زن و شوهر دخالت دارد و چه بسا مرد خانواده همراه زنان و فرزندان خود غذا نمی‌خورد.
[۵۰] امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیر المصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.

در این قبیل جوامع، زنان عموماً فرصت و موقعیت کمتری برای پیشرفت‌های تحصیلی و اجتماعی دارند و روابط اجتماعی آنان بسیار محدودتر از مردان است.
مردان طبق تفکری مردسالارانه، زن را سست رأی می‌دانستند و از این‌رو همواره مستقلا در امور خانواده تصمیم می‌گرفتند.
[۵۳] کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).


۷.۱.۲ - توان اقتصادی

قدرت اقتصادی مرد خانه و وابستگی اهل عائله به درآمد او نیز مایه دیگری برای استمرار سنّت پدرسالارانه در خانواده اسلامی بوده است.
بنابر حقوق اسلامی، شوهر مسئول تکفل امور خانواده است و باید به زن نفقه بدهد و اگر زن شغل یا درآمدی داشته باشد شوهر حقی به آن ندارد.
[۵۴] محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۲-۴۲۳، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
(برای مطالعه درباره مفهوم قوّامیّت مرد بر زن در خانواده به این منبع رجوع کنید.
[۵۵] سجادی، ابراهیم، قوامیّت مردان بر زنان در خانواده، ج۱، ص۱۳۲-۱۶۹، پژوهش‌های قرآنی، ش ۲۵ـ۲۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
)
از نظر اقتصادی گاهی زنان برتری‌هایی کسب می‌کردند و همواره در موضع ضعف نبودند،
[۵۶] تنوخی، محسن بن علی، الفرج بعد الشدة، ج۴، ص۴۲۶، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
[۵۷] سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
حتی در قرن چهارم غلبه زنان بر مردان از موضوعات گفتگوهای مجالس مردانه بود.
[۵۸] تنوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضرة و اخبارالمذاکرة، ج۳، ص۳۰، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
[۵۹] ابومطهّر ازدی، حکایة ابی القاسم البغدادی، ج۱، ص۱۹، چاپ آدام متز، هایدلبرگ ۱۹۰۲، چاپ افست بغداد.
[۶۰] سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.


۷.۱.۳ - وظایف

بر طبق سیره پیامبر که خود لباس‌هایش را رفو و در انجام کارهای خانه همکاری می‌کرد، شوهر وظیفه دارد در کارهای خانه به همسرش کمک کند.
[۶۱] محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۳، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.

سرپرستى خانواده بر عهدۀ پدر است، از این‌رو، تأمین نفقه همسر و فرزندان با شرایطى بر عهدۀ او است چنان‌که تنظیم امور و ساماندهى روابط اعضاى خانواده با پدر است. بر این اساس وى مى‌تواند فرزندان و نیز همسرش را در صورت نشوز تأدیب کند.
توسعه دادن بر خانواده در مسکن و نیز هزینه‌هاى جارى زندگى، بویژه در روز جمعه و دیگر عیدها، همچنین تلاش براى گشایش دادن به خانواده مستحب است.
بردن یا فرستادن اعضاى خانواده به حج، هرچند با صرفه‌جویى در هزینه جارى زندگى یا قرض کردن، مستحب است چنان‌که مستحب است پدر خانواده هنگام سفر دو رکعت نماز بخواند و براى خانوادۀ خود دعا کند و آنان را به خدا بسپارد.

۷.۱.۴ - شرط استطاعت

از شرایط تحقق استطاعت ، داشتن مخارج خانواده تا بازگشت از حج، بلکه بنابر قول بیشتر فقها، دارا بودن مخارج زندگى پس از بازگشت به مقدار کفایت است.

۷.۲ - زن

زن یکی از اعضای خانواده است.

۷.۲.۱ - دیدگاه اسلام

زن وظیفه شرعی برای تکفل کامل و مطلق کارهای منزل ندارد، ولی عملا در جوامع سنّتی اسلامی زن مسئول امور منزل و تدبیر آن تلقی می‌شد و در عین‌حال در جوامع مختلف، بخشی یا بخش بزرگی از بار تولید و اقتصاد خانواده را نیز به دوش می‌کشید.

۷.۲.۲ - در دروه جاهلی

زنان در محیط عرب جاهلی تهیه غذا، دوشیدن شتران ، شستشوی لباس، ریسیدن پشم و تهیه هیزم برای سوخت را به تنهایی انجام می‌دادند
[۷۰] جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۱۶، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
و حتی امروزه نیز در بسیاری از جوامع وضع به همین منوال است.

۷.۲.۳ - وضعیت کنونی

در نگاه مردسالارانه سنّتی، زنی مطلوب بود که همچون کنیزی به شوهر خود خدمت می‌کرد.
[۷۱] ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ج۱، ص۹۱، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ش.
[۷۲] سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۴، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.

در ادوار جدید، با ارتقای موقعیت اجتماعی زنان، اشتغال و درآمدزایی آنان، طبعاً مساهمت آنان در قدرت اقتصادی بیش‌تر شده و در خانواده نیز از موقعیت بهتری برخوردار شده‌اند.

۷.۳ - فرزندان

فرزندان بخشی از اعضای خانواده هستند.

۷.۱.۳ - وظایف

بنابر آموزه‌های قرآنی فرزندان باید به والدین احترام بگذارند، با آنان به درشتی سخن نگویند و صدای خود را در برابر والدین بلند نکنند. «(وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا)»
این تعلیم صریح دینی، خود منشأ سنّت ریشه‌دار احترام‌گذاری به والدین در جوامع مسلمان شده است، به طوری‌که فرزندان از برخی رفتارها در حضور والدین احتراز می‌کنند، مثلا در برابر پدر دخانیات مصرف نمی‌کنند.
[۷۴] امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.


۷.۳.۲ - در ادوار گذشته

در ادوار گذشته حتی انتخاب همسر برای فرزندان نیز در اختیار و اراده والدین و مخصوصاً پدر خانواده قرار داشت،
[۷۵] مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص۴۳۳، تهران ۱۳۷۷ش.
[۷۶] کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
و فرزندان به نسبت ادوار متأخر، چندان قدرت یا زمینه انتخاب نداشتند.
این امر گاهی به انتخاب‌های دیگر از جمله انتخاب شغل نیز تسری می‌یافت و مثلا پسران معمولا حرفه پدران خود را دنبال می‌کردند.
اصولا خانواده مجرایی بود که استعدادها و خواست‌های فرزند را در مسیر معیّنی هدایت می‌کرد. در عین‌حال در خانواده‌های عادی و عامه و کسانی که تحصیل کرده نبودند یا از امتیازات خاص بی‌بهره بودند، تنها ملاک امتیاز به ویژه در اموری چون ازدواج و وجاهت اجتماعی، تربیت خانوادگی و اصالت نسب و حسب بود
[۷۷] مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۳، ص۳۱۵، تهران ۱۳۷۷ش.
و طبعا میزان پیوستگی و احترام حاکم میان اعضای خانواده و به ویژه نحوه رفتار فرزندان با پدر و مادر یکی از ملاک‌های شرافت و اصالت خانوادگی تلقی می‌شد.

۷.۳.۳ - در دوران جدید

در دوران جدید با توجه به تنوع نیازها و میزان توانایی یا ناتوانی خانواده‌ها در برآوردن آن‌ها و تعارض‌های ارزش‌های خانوادگی با معیارهای بیرونی، این احترام‌ورزی دچار چالش‌هایی شده است.
(درباره برخی مشکلات تربیتی در خانواده‌های امروز به این منبع رجوع کنید
[۷۸] شریفی، هادی، مشکلات تربیتی خانواده امروز ایرانی، ج۱، ص۱۰۹-۱۲۲، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
و درباره کودکان و مسائل تربیتی آنان در خانواده‌های کشورهای مختلف اسلامی به این منبع رجوع کنید.
[۷۹] Amira al-Azhary Sonbol, p۴۵-۱۴۱، "Adoption in Islamic society: a historical survey", in children in the Muslim Middle East, ed. Elizabeth Warnock Fernea, Austin: University of Texas Press, ۱۹۹۵.
)

۷.۴ - روابط

با وجود چالش‌های به وجود آمده در دوران جدید، اعضای خانواده‌های مسلمان همچنان بسیار به یکدیگر نزدیک‌اند و علاوه بر مناسبات عاطفی و بستگی‌های درون خانوادگی، روابط خویشاوندی با عموها، عمه‌ها، خاله‌ها، دایی‌ها و فرزندان آنان نیز همچنان مورد توجه است.
[۸۰] محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۶، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.

(برای نمونه‌هایی از امثال عربی که بر پیوندهای استوار خانوادگی دلالت دارد به این منبع رجوع کنید.
[۸۱] ابراهیم احمد شعلان، الاسرة فی المثل الشعبی، ج۱، ص۱۰۳-۱۴۴، التراث الشعبی، سال ۱۲، ش ۶ـ۷ (حزیران ـ تموز ۱۹۸۱).
)
فشارهای اقتصادی و‌ به‌طور کلی تحولات اجتماعی باعث شده است که بسیاری از والدین یا هر دو در بیرون خانواده کار کنند و عملا نقش پدر به عنوان نان‌آور و مادر به عنوان مربی مطلق کودک به تدریج تغییر کرده است.
[۸۲] امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.

(درباره تأثیر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل وظایف در خانواده‌ها به این منبع رجوع کنید.
[۸۳] راسخ، شاپور، اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی، ج۱، ص۱۴۶-۱۶۱، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
)
مهاجرت برای کار و تحصیل، بسیاری از اعضای خانواده را از هم جدا می‌کند.
دولت‌ها به تدریج بخش‌های وسیعی از کارکردهای خانواده را برعهده می‌گیرند و نهادهای خدماتی اجتماعی چون مهدکودک‌ها و خانه‌های سالمندان میان سه نسل تعریف شده خانواده فاصله می‌اندازند.

۷.۵ - کشش خویشی

با وجود فاصله ایجاد شده بین نسل‌های خانواده، روابط خویشاوندی در جهان سنّتی اسلام آثار خود را حفظ کرده است، چنان‌که مهاجران به شهرهایی می‌روند که یکی از اعضای خانواده یا خویشاوندان پیشتر در آن‌جا استقرار یافته باشد یا در کارگاه و شرکت‌هایی به کار می‌پردازند که خویشاوندانشان در آن‌جا به نحوی عضویت دارند.
این حفظ روابط به گونه‌ای است که شاید یکی از علل رواج روابط به جای ضوابط در بیش‌تر جوامع اسلامی، استمرار و قوت پیوندهای خانوادگی و خویشاوندی باشد.


ازدواج دارای اهدافی است که به برخی از آن اهداف اشاره می‌شود.

۸.۱ - هدف اصلی

هدف اصلی ازدواج همچنان در جوامع اسلامی بقای نسل و به دنیا آوردن فرزندان است به طوری که تولد فرزند اصولا نشانه موفقیت ازدواج تلقی می‌شود و با تولد فرزند است که عملا خانواده شکل می‌گیرد.
مراکز تحقیقاتی و پزشکی همواره مورد مراجعه زوج‌های نابارور است و با وجود سیاست‌های تنظیم جمعیت در بسیاری از کشورها، داشتنِ خانواده بزرگ و فرزندان زیاد امری مطلوب به شمار می‌رود.

۸.۲ - پرورش فرزندان

پرورش و نگهداری از فرزندان وظیفه مشترک پدر و مادر است ولی چون پدر برای تأمین معاش معمولا بیرون از خانه به سر می‌برد، مسئولیت اصلی تربیت فرزندان بر عهده مادر قرار می‌گیرد.
فرزندان با مادر رابطه نزدیک‌تری دارند و گاه مادر واسطه ارتباط فرزندان با پدر تلقی می‌شود، یعنی هم پدر خواست‌ها و اوامر خود را به واسطه مادر به فرزندان منتقل می‌کند و هم فرزندان نیازهای خود را از طریق مادر با پدر مطرح می‌کنند.
[۸۴] راسخ، شاپور، اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی، ج۱، ص۱۱۰، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.

مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها در تربیت و نگهداری از کودکان به مادر کمک می‌کنند.
فرزندان بزرگتر خانواده نیز در این کار مساهمت دارند و در صورت مرگ پدر و مادر، معمولا فرزندان بزرگ‌تر خانواده مسئولیت برادران و خواهران کوچک‌تر از خود را برعهده می‌گیرند.

۸.۳ - سرپرستی امور

در صورتی که فرزندان به هر علتی بی‌سرپرست بمانند، سرپرستی آن‌ها با خانواده و خویشان پدری است. گاه بنابر سنن محلی و بومی وضع برعکس است، مثلا در میان اهالی آچه این وظیفه برعهده خویشان مادری قرار می‌گیرد.


خوردن گوشت عقیقه بر اعضاى خانواده مکروه است.
اعضاى خانواده نمى‌توانند یکدیگر را به بردگى بگیرند.


(۱) قرآن.
(۲) ابراهیم احمد شعلان، الاسرة فی المثل الشعبی، التراث الشعبی، سال ۱۲، ش ۶ـ۷ (حزیران ـ تموز ۱۹۸۱).
(۳) ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ش.
(۴) ابومطهّر اَزْدی، حکایة ابی القاسم البغدادی، چاپ آدام متز، هایدلبرگ ۱۹۰۲، چاپ افست بغداد.
(۵) امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، قاهره ۱۹۵۳.
(۶) تنوخی، محسن بن علی، کتاب الفرج بعدالشدة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
(۷) تنوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضرة و اخبارالمذاکرة، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
(۸) ثعالبی، عبدالملک بن محمد، ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (۱۹۸۵).
(۹) جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
(۱۰) شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة.
(۱۱) راسخ، شاپور، اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی، در سخنرانيهاى نخستين دوره جلسات سخنرانى و بحث درباره خانواده و فرهنگ، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
(۱۲) راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).
(۱۳) سجادی، ابراهیم، قوامیّت مردان بر زنان در خانواده، پژوهش‌های قرآنی، ش ۲۵ـ۲۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
(۱۴) سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۱۵) شریفی، هادی، مشکلات تربیتی خانواده امروز ایرانی، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
(۱۶) امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم.
(۱۷) کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
(۱۸) مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ش.
(۱۹) محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
(۲۰) میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، تهران ۱۳۸۰ش.
(۲۱) Man Singh Das, "Introduction to the family in Muslim societies", in The family in the Muslim world, ed. Man Singh Das, New Delhi: M. D. Publications, ۱۹۹۱.
(۲۲) Hastings Donnan, Marriage among Muslims: preference and choice in northen Pakistan, Delhi ۱۹۸۸.
(۲۳) EI۲, s.v. "A'ila" (by J. Lecerf).
(۲۴) Encyclopaedia of Muslim world, ed. Taru Bahl and M. H. Syed, New Delhi: Anmol Publications., ۲۰۰۳, Encyclopaedia of religion and ethics, ed. James Hastings, Edinburgh: T. and T. Clark, ۱۹۸۰-۱۹۸۱, s.v. "Family (Muslim)" (by Carra de Vaux).
(۲۵) Encyclopaedia of the Qur'an, ed. Jane Dammen Mc Auliffe, Leiden: Brill, ۲۰۰۱- , s.v. "Family" (by Avner Giladi).
(۲۶) Encyclopedia of social history, ed. Peter N. Stearns, New York: Garland Publishing, Inc., ۱۹۹۴, s.v. "Family" (by Tamara K. Hareven).
(۲۷) Encyclopedia of women and Islamic cultures, ed. Suad Joseph, Leiden: Brill, ۲۰۰۳-۲۰۰۷.
(۲۸) C. G. Hussain Khan, Marriage and Kinship among Muslims in south India, Jaipur ۱۹۹۴.
(۲۹) A. N. M. Irshad Ali, "Kinship and marriage among the Assamese Muslims", in Family, kinship and marriage among Muslims in India, ed. Imtiaz Ahmad, New Delhi ۱۹۸۵.
(۳۰) Mohammed Jamil Hanifi, "The family in Afghanistan", in The family in the Muslim world , ibid.
(۳۱) Emre Kongar, "The family in Turkey", in ibid.
(۳۲) Maliha Awni al-Kassir, "The family in Iraq", ibid.
(۳۳) Levon H. Melikian and Juhaina Sultan Isa, "The Qatari family", ibid.
(۳۴) Muslim peoples: a world ethnographic survey, ed. Richard V. Weekes, Westport, Conn: Greenwood Press, ۱۹۸۴, s.v. "Acehnese" (by Robert Wessing), "Assamese" (by B. M. Das and Irshad Ali), "Ossetians" (by Sergei A. Shuiskii), "Uzbek" (by David C. Montgomery).
(۳۵) The Oxford encyclopedia of the modern Islamic world, ed. John L. Esposito, New York ۱۹۹۵, s.v. "Family" (by Elizabeth Warnock Fernea).
(۳۶) Parvez Wakil, "Marriage and the family in Pakistan", in The family in the Muslim world, ibid, Edwin Terry Prothero, "The Muslim family in Lebanon: tradition and change", in ibid.
(۳۷) Shujaat Husain, family life under Islam, New Delhi ۲۰۰۴.
(۳۸) Amira al-Azhary Sonbol, "Adoption in Islamic society: a historical survey", in children in the Muslim Middle East, ed. Elizabeth Warnock Fernea, Austin: University of Texas Press, ۱۹۹۵.
(۳۹) Jacquiline Touba, "Marriage and the family in Iran", in The family in the Muslim world, ibid.


۱. نساء/سوره۴، آیه۵۴.    
۲. قصص/سوره۲۸، آیه۲۹.    
۳. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۳۲.    
۴. ص/سوره۳۸، آیه۴۳.    
۵. طور/سوره۵۲، آیه۲۶.    
۶. نساء/سوره۴، آیه۹۲.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۳.    
۸. زمر/سوره۳۹، آیه۱۵.    
۹. مطففین/سوره۸۳، آیه۳۱.    
۱۰. انشقاق/سوره۸۴، آیه۹.    
۱۱. انشقاق/سوره۸۴، آیه۱۳.    
۱۲. هود/سوره۱۱، آیه۷۳.    
۱۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۱۴. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «بیت»، چاپ محمد سید کیلانی، تهران (۱۳۳۲ش).    
۱۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۴.    
۱۶. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۱۷. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۳۶.    
۱۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۶.    
۲۰. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۳.    
۲۱. محمد/سوره۴۷، آیه۲۲.    
۲۲. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۱.    
۲۳. زمر/سوره۳۹، آیه۶.    
۲۴. شوری/سوره۴۲، آیه۱۱.    
۲۵. نجم/سوره۵۳، آیه۴۵.    
۲۶. نبأ/سوره۷۸، آیه۸.    
۲۷. قیامت/سوره۷۵، آیه۳۹.    
۲۸. بقره/سوره۲، آیه۲۳۲.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۳۰. طلاق/سوره۶۵، آیه۶.    
۳۱. امام علی (علیه‌السلام)، نهج البلاغه، نامه ۳۱، ص۴۰۵.    
۳۲. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۳.    
۳۳. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۲.    
۳۴. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۴.    
۳۵. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۳۹.    
۳۶. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۶۳.    
۳۷. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۶۸ ۱۶۹.    
۳۸. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۱۷۰.    
۳۹. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۲۱، ص۳۶۷.    
۴۰. میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۴۹، تهران ۱۳۸۰ش.
۴۱. میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۹۱ـ۹۵، تهران ۱۳۸۰ش.
۴۲. میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۲۰۸ـ۲۱۲، تهران ۱۳۸۰ش.
۴۳. میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۱، تهران ۱۳۸۰ش.
۴۴. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۹.    
۴۵. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۴۶. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۴۷. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۲، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
۴۸. کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
۴۹. جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱۰، ص۲۰۵.    
۵۰. امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیر المصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.
۵۱. ثعالبی، عبدالملک بن محمد، ثمار القلوب فی المضاف و المنسوب، ج۱، ص۳۰۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره (۱۹۸۵).    
۵۲. جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۸، ص۲۰۹.    
۵۳. کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
۵۴. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۲-۴۲۳، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
۵۵. سجادی، ابراهیم، قوامیّت مردان بر زنان در خانواده، ج۱، ص۱۳۲-۱۶۹، پژوهش‌های قرآنی، ش ۲۵ـ۲۶ (بهار و تابستان ۱۳۸۰).
۵۶. تنوخی، محسن بن علی، الفرج بعد الشدة، ج۴، ص۴۲۶، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸.
۵۷. سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۵۸. تنوخی، محسن بن علی، نشوار المحاضرة و اخبارالمذاکرة، ج۳، ص۳۰، چاپ عبود شالجی، بیروت ۱۳۹۱ـ۱۳۹۳/ ۱۹۷۲ـ۱۹۷۳.
۵۹. ابومطهّر ازدی، حکایة ابی القاسم البغدادی، ج۱، ص۱۹، چاپ آدام متز، هایدلبرگ ۱۹۰۲، چاپ افست بغداد.
۶۰. سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۵، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۶۱. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۳، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
۶۲. ابوصلاح حلبی، الکافی فی‌ الفقه، ص۱۵۳-۱۵۵    
۶۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج۲۲، ص۴۴۹.    
۶۴. محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۴، ص۷.    
۶۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام ج ۱۷، ص ۲۱۶.    
۶۶. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۴۲.    
۶۷. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، ج۱۴، ص۱۲۳.    
۶۸. طباطبایی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، ج۴، ص۴۱۳.    
۶۹. حکیم، سید محسن، مستمسک العروه، ج۱۰، ص۱۶۱.    
۷۰. جوادعلی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۶۱۶، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
۷۱. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ج۱، ص۹۱، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ش.
۷۲. سعد، فهمی، العامة فی بغداد فی القرنین الثالث و الرابع للهجرة: دراسة فی التاریخ الاجتماعی، ج۱، ص۳۶۴، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۷۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۳-۲۴.    
۷۴. امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.
۷۵. مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۱، ص۴۳۳، تهران ۱۳۷۷ش.
۷۶. کتانی، ادریس، الاسرة المغربیة التقلیدیة، ج۱، ص۱۰۱، التراث الشعبی، سال ۹، ش ۳ (۱۳۹۸).
۷۷. مستوفی، عبداللّه، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه، ج۳، ص۳۱۵، تهران ۱۳۷۷ش.
۷۸. شریفی، هادی، مشکلات تربیتی خانواده امروز ایرانی، ج۱، ص۱۰۹-۱۲۲، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
۷۹. Amira al-Azhary Sonbol, p۴۵-۱۴۱، "Adoption in Islamic society: a historical survey", in children in the Muslim Middle East, ed. Elizabeth Warnock Fernea, Austin: University of Texas Press, ۱۹۹۵.
۸۰. محمد معشوق بن علی، «اسلام»، در اخلاق در شش دین جهان، ج۱، ص۴۲۶، ترجمه محمدحسین وقار، تهران: اطلاعات، ۱۳۷۸ش.
۸۱. ابراهیم احمد شعلان، الاسرة فی المثل الشعبی، ج۱، ص۱۰۳-۱۴۴، التراث الشعبی، سال ۱۲، ش ۶ـ۷ (حزیران ـ تموز ۱۹۸۱).
۸۲. امین، احمد، قاموس العادات و التقالید و التعابیرالمصریة، ذیل «الأسرة»، قاهره ۱۹۵۳.
۸۳. راسخ، شاپور، اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی، ج۱، ص۱۴۶-۱۶۱، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
۸۴. راسخ، شاپور، اثر توسعه اقتصادی و صنعتی در تغییر شکل و وظائف خانواده ایرانی، ج۱، ص۱۱۰، تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳ش.
۸۵. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۱، ص۲۷۰.    
۸۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۱۴۱.    
۸۷. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۴، ص۱۴۵- ۱۴۷.    



مجتبی زروانی، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خانواده»، شماره ۶۸۲۶.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج‌۳، ص۴۲۱.    






جعبه ابزار