جسد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جسد به معنای
پیکر می باشد.
[ویرایش]
صحاح آنرا بدن
و
قاموس ،
جسم انسان و
جسم جن و
ملائکه و مجمع البيان جسم حيوان مثل بدن گفته است آنگاه بحث است كه آيا جسد جسم بلا روح است و يا جسم با روح و آيا جسد در غير انسان نيز گفته ميشود يا نه؟
[ویرایش]
كوتاه سخن آنست كه
قرآن کریم آنرا هم در بي روح و هم در ذى روح، هم در انسان و هم در غير آن بكار برده است. فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلًا جَسَداً لَهُ خُوارٌ ..."
براى آنها گوسالهاى بيرون آورد كه فقط پيكر بود (و روح نداشت) صداى گوساله داشت «جَسَداً» حاكى از آنست كه گوساله مجسّمه بود و روح نداشت.
وَ ما جَعَلْناهُمْ جَسَداً لا يَأْكُلُونَ الطَّعامَ وَ ما كانُوا خالِدِينَ"
در باره پيامبران است يعنى ما آنها را پيكرى قرار نداديم كه طعام نخورند و در دنيا هميشگى نبودند.
در مجمع از
کلبی نقل شده جسد مجسّدى است كه در آن
روح است مي خورد و مي آشامد.
در نهج خطبه ۱۹۶ در باره تقوى فرموده :«وَ شِفَاءُ مَرَضِ أَجْسَادِكُمْ».
و در خطبه ۸۱ هست «وَ رَاحَةُ الْأَجْسَادِ».
ولى
المیزان فرموده:جسد هيچگاه بذي روح گفته نميشود.
وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمانَ وَ أَلْقَيْنا عَلى كُرْسِيِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ"> علامه طباطبایی از بين معانى محتمل اين معنى را اختيار ميكند كه براى سليمان كودكى بوده خدا او را بميراند و جسدش را روى تخت سليمان انداخت.
و از ثُمَّ أَنابَ قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي" بدست ميايد كه سليمان اميد و انتظار داشت كه خدا او را شفا بخشد و بوى مفيد باشد پس خدا او را بميراند و بر تختش انداخت تا اوامر را بخدا تفويض و تسليم كند.
[ویرایش]
[ویرایش]
قاموس قرآن ج۲، قرشی، علی اکبر،ص۳۸