تکبر ابلیس (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از مصادیق
متکبران، ابلیس است. در این مقاله آیات مرتبط با
تکبر ابلیس معرفی میشوند.
[ویرایش]
ابلیس، از متكبّران، در برابر خداوند:
۱.«وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ • قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ • قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخرُج انَّكَ مِنَ الصغِرين؛
(خداوند به او) فرمود:در آن هنگام که به تو فرمان دادم، چه چیز تو را مانع شد که
سجده کنی؟ گفت: من از او بهترم؛ مرا از
آتش آفریدهای و او را از گل! گفت: از آن (مقام و مرتبهات) فرود آی! تو
حق نداری در آن (مقام و مرتبه)
تکبر کنی! بیرون رو، که تو از افراد پست و کوچکی!»
۲. «قالَ يابليسُ ما لَكَ الَّا تَكونَ مَعَ السجِدين • قالَ لَم اكُن لِاسجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقتَهُ مِن صَلصلٍ مِن حَمَإٍ مَسنون؛
(
خداوند) فرمود: ای ابلیس! چرا با سجدهکنندگان نیستی؟! گفت: من هرگز برای بشری که او را از گل خشکیدهای که از گل بدبویی گرفته شده است آفریدهای، سجده نخواهم کرد!»
۳. «واذ قُلنا لِلمَلكَةِ اسجُدوا لِأدَمَ فَسَجَدوا الّا ابليسَ قالَ ءَاسجُدُ لِمَن خَلَقتَ طينا • قالَ ارَءَيتَكَ هذا الَّذى كَرَّمتَ عَلَىَّ ...؛
(به یاد آورید) زمانی را که به
فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید! آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس که گفت: آیا برای کسی سجده کنم که او را از
خاک آفریدهای؟! (سپس) گفت: به من بگو، این کسی را که بر من برتری دادهای (به چه دلیل بوده است؟) اگر مرا تا
روز قیامت زنده بگذاری، همه فرزندانش را، جز عده کمی،
گمراه و ریشه کن خواهم ساخت! »
۴. «قالَ يابليسُ ما مَنَعَكَ ان تَسجُدَ لِما خَلَقتُ بِيَدَىَّ استَكبَرتَ ام كُنتَ مِنَ العالين • قالَ انا خَيرٌ مِنهُ خَلَقتَنى مِن نارٍ وخَلَقتَهُ مِن طين؛
گفت: ی ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با
قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود! ) فرمود: از آسمانها (و صفوف
ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاه منی!»
[ویرایش]
آثار تکبر ابلیس عبارتند از:
تكبّر و خودبرتربينى ابليس، مانع سجده وى بر
آدم علیهالسلام:
۱. «قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ • قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ؛
خداوند به او) فرمود: در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟! گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گِل! فرمود: از آن مقام و مرتبهات فرود آى. تو حق ندارى در آن مقام و مرتبه تكبّر كنى. بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى.»»
۲. «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ • قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ • قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ؛
(خداوند) فرمود: اى ابليس! چرا با سجدهكنندگان نيستى؟! گفت: من هرگز براى بشرى كه او را از گل خشكيدهاى كهاز گل بدبويى آفريدهاى، سجده نخواهم كرد. فرمود: از آن (صف فرشتگان) بيرون رو، كه تو از درگاه ما راندهشدهاى!»
۳. «واذ قُلنا لِلمَلكَةِ اسجُدوا لِأدَمَ فَسَجَدوا الّا ابليسَ قالَ ءَاسجُدُ لِمَن خَلَقتَ طينا • قالَ ارَءَيتَكَ هذا الَّذى كَرَّمتَ عَلَىَّ لن اخَّرتَنِ الى يَومِ القِيمَةِ لَاحتَنِكَنَّ ذُرّيَّتَهُ الّا قَليلا؛
(به یاد آورید) زمانی را که به فرشتگان گفتیم: برای آدم سجده کنید! آنها همگی سجده کردند، جز ابلیس که گفت: آیا برای کسی سجده کنم که او را از خاک آفریدهای؟! (سپس) گفت: به من بگو، این کسی را که بر من برتری دادهای (به چه دلیل بوده است؟) اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذاری، همه فرزندانش را، جز عده کمی، گمراه و ریشه کن خواهم ساخت! »
۴. «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ • قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ؛
گفت: ی ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود! ) فرمود: از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاه منی!»
تكبّر ابليس، عامل
تمرّد وى از اطاعتِ خداوند:
«وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ • قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ • قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا ...؛
ما شما را آفريديم؛ سپس صورتبندى كرديم؛ بعد به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده وخضوع كنيد.» آنها همه سجده كردند؛ جز ابليس كه از سجدهكنندگان نبود. (خداوند به او) فرمود: در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟! گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گِل! فرمود: از آن مقام و مرتبهات فرود آى. تو حق ندارى در آن مقام و مرتبه تكبّر كنى. بيرون رو، كه تو از افراد پست و كوچكى.»
[ویرایش]
آفرینش ابليس از آتش، موجب احساس برترى وى بر آدم علیهالسلام:
۱. «وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلآئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ • قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَاْ خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ • قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا ...؛
ما شما را آفريديم؛ سپس صورتبندى كرديم؛ بعد به فرشتگان گفتيم: براى آدم سجده وخضوع كنيد.» آنها همه سجده كردند؛ جز ابليس كه از سجدهكنندگان نبود. (خداوند به او) فرمود: در آن هنگام كه به تو فرمان دادم، چه چيز تو را مانع شد كه سجده كنى؟! گفت: من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گِل! فرمود: از آن مقام و مرتبهات فرود آى. تو حق ندارى در آن مقام و مرتبه تكبّر كنى....»
۲. «أقَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ • قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ؛
گفت: ی ابلیس! چه چیز مانع تو شد که بر مخلوقی که با قدرت خود او را آفریدم سجده کنی؟! آیا تکبر کردی یا از برترینها بودی؟! (برتر از اینکه فرمان سجود به تو داده شود! ) فرمود: از آسمانها (و صفوف ملائکه) خارج شو، که تو رانده درگاه منی!»
[ویرایش]
استکبار ابلیس (قرآن).
[ویرایش]
[ویرایش]
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۱۷۰، برگرفته از مقاله «تکبر ابلیس». مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۴۳۰، برگرفته از مقاله «مصادیق متکبران (ابلیس)».