اخذ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَخْذ یکی از واژگان
قرآن کریم به معنای گرفتن است.
اَخْذ به معنای گرفتن و حیازت است.
(وَ لَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبُ اَخَذَ الْاَلْواحَ) چون غضب
موسی فرو نشست
الواح را گرفت. ناگفته نماند مصادیق اخذ و کیفیت آن مختلف است ولی در همه آنها معنی اولی ملحوظ میباشد مثل اخذ پیمان، اخذ به
عذاب، اخذ
زمین زینت خود را از روئیدنیها، اخذ چیزی با
دست، اخذ خُلق یعنی متخلق شدن به خلقی و نظائر اینها، چنانکه به ترتیب در این
آیات و امثال آنها آمده است
(«وَ لَقَدْ اَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ بَنِی اِسْرائِیلَ») (وَ اَخَذْنَا الَّذِینَ ظَلَمُوا بِعَذابٍ بَئِیسٍ») («حَتَّی اِذا اَخَذَتِ الْاَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّیَّنَتْ») («قالَ فَخُذْ اَرْبَعَةً مِنَ الطَّیْرِ») («خُذِ الْعَفْوَ وَ اْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ اَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِینَ»).
آخذ به معنای گیرنده است.
(ما مِنْ دَابَّةٍ اِلَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها)اتِّخَاذ یعنی گرفتن توام با قبول.
(وَ اتَّخَذَ اللَّهُ اِبْراهِیمَ خَلِیلًا) با مراجعه به
المعجم المفهرس در موارد استعمال اتَّخذ و اتّخذوا و سایر صیغ آن از
باب افتعال، به نظر میآید که در تمام موارد آن، گرفتن توام با قبول و با خوشنودی ملحوظ است.
امّا مُؤَاخَذَة.
راغب در
مفردات گوید: در آیه
(وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ) از آن جهت از
باب مفاعله آمده که مردم نعمتها را اخذ کرده و
شکر به جای نیاوردهاند مواخذه بدین نحو طرفینی است.
نا گفته نماند مواخذه در تمام موارد آن در قرآن به معنی مجازات و اخذ به عقوبت است، میتوان گفت که: مفاعله در این ماده به معنی شدّت و تاکید است و لازم نیست که مفاعله همواره بین الاثنین باشد چنانکه در «سافرت شهرا و عاقبت اللصّ» بین الاثنین نیست، گفته راغب درست به نظر نمیرسد ولی آیه
(اِنَ اَخْذَهُ اَلِیمٌ شَدِیدٌ) مؤید قول ما است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اخذ»، ج۱، ص۳۴.