• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وقف منقطع

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وقف منقطع عبارت است از وقف غیر مؤبد.



به بیان دیگر وقف بر عده‌ای که غالباً منقرض می‌شوند وقف منقطع نامیده می‌شود مثل این‌که شخص ملکی را بر اولاد خویش وقف نماید و به یک بطن یا چند بطن اکتفا کند.


صحت چنین وقفی مورد اختلاف می‌باشد.
[۳] المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۲۲.

برخی از فقهای امامیه معتقدند که این نوع، وقف نیست بلکه حبس است و صحیح می‌باشد. زیرا دوام، شرط صحت وقف است.
و این قول چنان‌که در ریاض می‌نویسد، مشهور است و در حدائق و مکاسب قول به صحت مشهور معرفی شده است.
[۵] ریاض المسائل، ج۲، کتاب وقوف.
[۶] مکاسب (شیخ انصاری)، ص۱۷۴.

و ابوحنیفه چنان‌که از کتاب الهدایه استفاده می‌شود آن را باطل و ناتمام دانسته و از شافعی دو قول منقول است. و احمد و مالک چنان‌که از کتاب المغنی استفاده می‌شود به صحت آن فتوا داده‌اند.
[۷] الهدایه (شرح بدایة المبتدی)، ج۳، ص۱۵.
[۸] مغنی المحتاج، ج۲، ص۳۸۴.
[۹] المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۲۲.



در وقف، دوام - به معنای اینکه به مدتی، موقّت نباشد - شرط است؛ پس اگر بگوید: «وقف کردم این باغ را بر فقرا تا یک سال» از جهت وقف بودن باطل است. و در صحت آن از جهت حبس بودن یا بطلان آن ازاین‌جهت هم دو وجه است. ولی اگر با این صیغه، قصد حبس نماید صحیح است. به همین جهت که در وقف دوام شرط است بحث از وقف بر کسی که منقرض می‌شود موضوعیت پیدا می‌کند.

۳.۱ - وقف بر کسی که منقرض می‌شود

اگر بر کسی که منقرض می‌شود وقف نماید مانند اینکه بر اولادش وقف نماید و به یک بطن یا چند بطن از کسانی که غالباً منقرض می‌شوند، اکتفا کند و مصرف بعد از انقراض آنان را ذکر نکند، در صحت آن از جهت وقف یا حبس یا بطلان آن به طور کلی چند قول است که اقوی، قول اول است. پس وقفی که آخرش منقطع است صحیح است، به این معنی که تا زمان انقراض و پایان یافتن موقوف علیهم، حقیقتاً وقف است و بعد از آن، عنوان وقف برطرف می‌شود و به واقف یا ورثه‌اش برمی‌گردد، بلکه خروج آن از ملک واقف در بعضی از صورت‌های مساله مورد منع است.

۳.۲ - مورد تامل بودن زوال ملک واقف در وقفی که آخرش منقطع است

ظاهر آن است که وقف مؤبّد، موجب زوال ملک واقف است و اما وقفی که آخرش منقطع است زوال ملک واقف در آن، مورد تامل است؛ به خلاف حبس، زیرا بر ملک حبس‌کننده‌اش باقی است و ارث برده می‌شود. و برای حابس آن، تصرفاتی که منافی با استیفای منفعت توسط «محبس علیه» نباشد جایز است، مگر تصرفاتی که انتقال‌دهنده باشند؛ که آن‌ها جایز نمی‌باشند، بلکه ظاهراً رهن آن هم جایز نیست. البته بقای ملک بر ملک حابس در بعضی از صورت‌ها مورد منع می‌باشد.

۳.۳ - برگشت مال به ورثه بعد از انقراض

اگر موقوف علیه منقرض شود و به ورثه واقف برگردد، آیا به ورثه او در وقت مرگ یا به ورثه در وقت انقراض بر می‌گردد؟ دو قول است که اظهر آن‌ها اولی است؛ و نتیجه آن در جایی ظاهر می‌شود که بر کسی وقف کند که منقرض می‌شود مانند زید و اولادش سپس واقف بمیرد و دو فرزند از او بمانند و یکی از این فرزندان قبل از انقراض بمیرد و یک فرزند داشته باشد، سپس موقوف علیه منقرض شود، که بنابر قول دوم به فرزندی که باقی مانده برمی‌گردد و بنابر قول اول فرزند برادرش با او شریک می‌باشد. از اقسام وقف منقطع الآخر است آنچه که بنا بر دوام، وقف باشد، لیکن بر کسی که وقف بر او در اول صحیح است نه در آخر، مانند اینکه بر زید و اولاد او وقف نماید و بعد از انقراض آن‌ها مثلاً وقف بر کنیسه‌ها و معبدهای یهود و نصاری باشد؛ پس نسبت به کسی که وقف بر او صحیح است - نه غیر آن - صحیح می‌باشد.

۳.۴ - شرط برگشت مال در صورت نیاز واقف

اگر بر جهت یا غیر آن وقف نماید و شرط کند که در وقت نیازش به او برگردد، بنابر اقوی صحیح است؛ و برگشت آن به این است که مادامی‌که به آن احتیاج ندارد، وقف می‌باشد و در وقفی داخل می‌شود که آخرش منقطع است. و اگر واقف بمیرد پس اگر بعد از عروض احتیاج باشد، ارثیه می‌باشد وگرنه بر وقف بودن باقی می‌ماند.


۱. تذکرة الفقهاء، ج۲، ص۴۳۲.    
۲. حدائق الناضره، ج۵، ص۴۶۳.    
۳. المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۲۲.
۴. حدائق الناضره، ج۵، ص۴۶۳.    
۵. ریاض المسائل، ج۲، کتاب وقوف.
۶. مکاسب (شیخ انصاری)، ص۱۷۴.
۷. الهدایه (شرح بدایة المبتدی)، ج۳، ص۱۵.
۸. مغنی المحتاج، ج۲، ص۳۸۴.
۹. المغنی (ابن قدامه)، ج۶، ص۲۲.
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج‌۲، ص۷۰، کتاب الوقف، مساله ۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج‌۲، ص۷۱، کتاب الوقف، مساله ۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج‌۲، ص۷۱، کتاب الوقف، مساله ۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج‌۲، ص۷۱، کتاب الوقف، مساله ۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج‌۲، ص۷۱، کتاب الوقف، مساله ۱۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریر الوسیلة، ج‌۲، ص۷۲، کتاب الوقف، مساله ۲۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ ه. ق.    



• جابری عرب‌لو، محسن، فرهنگ فقه اصطلاحات اسلامی، ص۱۸۲.
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




جعبه ابزار