• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هادی هدایتی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



هادی هدایتی فرزند ابوالحسن هدایتی از اهالی شهر ری متولد ۱۳۰۲ش است.



وی تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در تهران به اتمام رسانید و وارد دانشکده حقوق شد و در رشته حقوق قضائی درجه لیسانس گرفت. سپس برای ادامه تحصیلات عالی عازم اروپا شد و از دانشگاه سوربن پاریس درجه دکترای زبان و ادبیات فرانسه دریافت کرد.
پس از اخذ درجه دکترا مجددا در دانشگاه سوربن نام نویسی نمود و در رشته علوم سیاسی درجه دکترای دولتی دریافت نمود. در سال ۱۳۳۱ به ایران مراجعت و با عنوان دانشیاری به دانشکده ادبیات و دانشکده حقوق راه یافت و پس از مدتی استاد دانشگاه شد. هدایتی در کنار مشاغل دانشگاهی به فعالیت‌های سیاسی و اقتصادی دست زد و مدتی در شورای اقتصادی فعالیت داشت و زمانی مدیر عامل بانک بیمه ایران بود. همزمان با فعالیت‌های حسنعلی منصور در کانون مترقی او نیز دست اندرکار بود.
[۱] عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر، ج۳، ص۱۷۴۵، نشرگفتار با همکاری نشرعلم، ۱۳۸۰.

هادی هدایتی در دوره بیست و یکم قانون‌گذاری از طرف مردم شهر ری کاندیدای انتخابات مجلس شورای ملی شد و چند ماهی در مجلس عضویت داشت. بعد از آن که حسنعلی منصور به نخست وزیری منصوب شد، هدایتی در آن کابینه وزیر مشاور بود. در آبان ماه ۱۳۴۳ در کابینه تغییراتی بوجود آمد و وزارت فرهنگ به دو وزارتخانه به نام فرهنگ و هنر و آموزش و پرورش تقسیم شد که هدایتی همچنان وزارت آموزش و پرورش را عهده دار بود
[۲] هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، ص۴۸۵، تهران، نوگل، چ اول، ۱۳۸۴.
و تا آبان ماه ۱۳۴۷ در آن سمت باقی،
[۳] رجال عصر پهلوی، دکترامینی به روایت ساواک، ص۲۲۸، نشرمرکزبررسی اسناد تاریخی وزارت اطلااعات، چاپ۱۳۷۹.
و قریب چهار سال مجموعا بر قسمتی از فرهنگ ایران وزارت داشت و در دوران وزارت او بر آموزش و پرورش تحولاتی در آن وزارتخانه به عمل آمده؛ از جمله کارهای مهمی که به وقوع پیوست نظام جدید آموزشی بود که با طرح‌ریزی صحیح انجام نگرفت و در موقع اجرا به علت نبودن کادر آموزشی دیده و وسائل کار دچار ناتوانی شد. هدایتی هنگامی که وزیر آموزش و پرورش بود، به علت اختلافاتی که بین وی و رئیس دولت و چند تن از اعضاء کابینه وجود داشت، در کار توفیق پیدا نکرد. در دوران وزارت او آموزش و پرورش تجزیه شده، چند وزارتخانه و چند سازمان دولتی از تشکیلات آن وزارتخانه بوجود آمد. وزارت فرهنگ و هنر و وزارت علوم و آموزش عالی از تجزیه وزارت آموزش و پرورش به وجود آمدند. سازمان اوقاف و سازمان ورزش نیز از این وزارتخانه منفک شدند. هدایتی در سال ۱۳۴۷ پس از وزارت آموزش و پرورش به عنوان وزیر مشاور معرفی شد؛
[۴] هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، ص۴۸۷، تهران، نوگل، چ اول، ۱۳۸۴.
ولی کسی با او مشورت نمی‌کرد، تدریجا توجهی به او شد و صمیمیت بیشتر در کار از خود نشان داد و معاونت اجرائی نخست وزیر ضمیمه کار او شد. پس از مدتی تقریبا بعد از نخست وزیر، نفر اول کابینه بود و تمام کارها با صلاحدید او حل و فصل می‌گشت.
[۵] عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر، ج۳، ص۱۷۴۶.



هدایتی در کنار مشاغل سیاسی در کار تالیف و ترجمه نیز فعالیت داشت و در دوران جوانی آثاری انتشار داد که عبارتند از: تاریخ زندیه، کوروش کبیر، سیاست مذهبی کوروش، اصول فن داری، تحقیق دربار، نسخ خطی فارسی، مربوط به قرن دوازدهم هجری، ترجمه تاریخ هردوت،
[۶] رجال عصر پهلوی، دکترامینی به روایت ساواک، ص۲۲۸.
آخرین سمت وی در رژیم پهلوی ریاست بیمه مرکزی ایران بود.
[۷] عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر، ج۳، ص۱۷۴۶.



آشنایی هدایتی با منصور باعث ترقی او گردید و فهمید که رابطه منصور با آمریکایی‌ها برقرار است و این می‌تواند نردبان ترقی او باشد. منصور نیز جهت اداره کشور به دنبال افراد تحصیل کرده می‌گشت، پس از او دعوت کرد تا به تهران بیاید هدایتی نیز بدون تامل از حزب توده استعفاء کرد و به کانون مترقی منصور پیوست.
[۸] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، محمدمعتضد باهری، ص۱۶۴، تهران، وزارت اطلاعات، چ اول، ۱۳۸۸.

در کابینۀ منصور، به جز وزیران خارجه و جنگ و اقتصاد و کار و کشاورزی، بقیۀ وزراء تغییر کرده بودند. در این کابینه برای نخستین بار چند نفر به مقام وزارت رسیدند که عبارت بودند از: امیر عباس هویدا وزیر دارائی، دکتر باقر عاقلی وزیردادگستری، دکتر جواد صدر وزیر کشور، دکتر عبدالعلی جهانشاهی وزیر فرهنگ، محمود کشفیان وزیر راه، دکتر فرهنگ شفیعی وزیر پست و تلگراف و تلفن، دکتر محمد نصیری و دکتر ناصر یگانه و دکتر منوچهر گودرزی و دکتر هادی هدایتی وزیران مشاور و دکتر هوشنگ نهاوندی و مهندس منصور روحانی وزیران دو وزارتخانۀ جدیدالتاسیس آبادانی و مسکن و آب و برق.
[۹] طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۱، ص۴۸۷، چاپ علم، ۱۳۷۳.

دکتر هادی هدایتی از اعضاء اصلی و هیئت اجرائیه حزب ایران نوین بود که در انتخاب‌های متعدد این حزب نیز عهده‌دار این مسئولیت گردید.
[۱۰] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، نصرت الله معینیان، ص۹۲_ ۹۹، تهران، وزارت اطلاعات، چ اول، ۱۳۸۴.



زمانی که هادی هدایتی از آوردن معلمین به مراسم حزبی (حزب نوین) امتناع کرد، نخست وزیر هویدا رنجیده خاطر شد و دستور داد تا آن بخش از اخبار فعالیت‌های فرهنگی که به نفع دکتر هدایتی بود، در جراید درج نشود. دکتر هادی هدایتی تحصیل کرده فرانسه بود و سابقه فعالیت‌های تشکیلاتی به نفع سیاست‌های غرب داشت و در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با عضویت در شبکه ((بدامن)) تحت رهبری اسدالله علم، سرسپردگی خود را به اثبات رسانده بود. او نیز مانند هویدا، از اعضای موسس کانون مترقی بود و به اعتبار پشتوانه‌هایی که داشت، از جمله اشرف پهلوی بدیهی بود که از فرمانبرداری مطلق او، ابا داشت. به همین دلیل دکتر ابالقاسم مشیری_ رئیس اداره تبلیغات وزارت آموزش و پرورش_ اعتقاد داشت «چون نخست وزیر و دستگاه رهبری حزب نوین، نتوانسته‌اند دکتر هدایتی را از کابینه خارج کنند، ناچار تغییر رویه داد، روش سازش با او اختیار کرده‌اند.»
[۱۱] ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۰، تهران، موسسه مطالعات و پزوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۶.


۴.۱ - تمجید هدایتی از نخست وزیر

مراسم جشن پایان تحصیل دبیرستان‌های تهران و دبیرستان دخترانه رضا شاه که زمانی فرخ رو پارسا، وزیر بهائی آموزش و پرورش و جایگزین هادی هدایتی ریاست آن را عهده‌دار بود – برگزار گردید. هدایتی در این مراسم، در نطق خود، کرارا از نخست وزیر تجلیل و به نام خود این که به فرهنگ و فرهنگیان نظر مساعد دارد، از او به نیکی یاد کرد. تملق و چاپلوسی وزیر آموزش و پرورش به عنوانی بود که موجب ناراحتی بسیاری از حاضران شد. اکنون نوبت هویدا بود تا در صحبت‌های خود، پاسخ تمجیدهای هدایتی را بدهد، ولی او حاضر نشد حتی یک کلمه پاسخگوی این تعریف‌ها باشد. کلیه شرکت‌کنندگان در این مراسم، متوجه این شدند که نخست وزیر با هدایتی در باطن نظر مساعد ندارد و اقدامات او را هرگز در وزارت آموزش و پرورش تائید نمی‌کند. این برخورد باعث شد تا فرهنگیان حاضر در مراسم بگویند: «از نظر آقای نخست وزیر، خدمت به حزب ایران نوین، مقدم بر خدمت به شاهنشاه و مردم باید باشد.» متعاقب این برخورد، در جلسه کمیته اجرایی حزب - که هویدا نیز حضور داشت - به هدایتی گفته شد که: «ما باید برای فعالیت و مبارزات انتخاباتی از وجود فرهنگیان استفاده کنیم.»
[۱۲] ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۱.

هدایتی پاسخ داد: «من صلاح نمی‌دانم کلاس درس را به امور سیاست دخالت دهیم و اگر ما این کار را بکنیم، باید جهت مخالف آن را هم که به ضرر مملکت تمام می‌شود، تحمل کنیم.»
در این موقع، منصور روحانی – وزیر بهائی آب وبرق – گفت: «پس اگر در تهران صلاح نیست، بگوئید فرهنگیان از افرادی که برای تاسیس شعبات حزب به شهرستان‌ها می‌روند، از آنها استقبال کنند.»
هدایتی در جلسه سکوت کرد؛ ولی در هنگام خروج به منصور روحانی گفت: «به آقای نخست وزیر بگوئید که من در این موقع باریک نخواهم گذاشت فرهنگ به سیاست آلوده گردد. بروند مرا از وزارت فرهنگ بردارند.»
هدایتی، خود از افرادی بود که به آمریکائی‌ها نزدیک شده بود و شهرت به عضویت در سازمان سیا داشت. این که چرا این گونه در مقابل هویدا و حزب ایران نوین او، ایستادگی به خرج داد، از جمله مواردی است که می‌بایست، ردپای آن را در تقابل منافع سیاست‌های انگلستان و آمریکا در ایران، جستجو کرد.
در ادامه این درگیری‌ها، هادی هدایتی بخشنامه‌ای خطاب مدیران کل آموزش و پرورش استان‌ها صادر کرد که در آن آمده بود: «فرهنگیان و دانش آموزان حق ندارند در مراسم استقبال مقاماتی که برای افتتاح شعب حزب به شهرستان‌ها می‌روند، شرکت نمایند.»
[۱۳] ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۲.


۴.۲ - برخورد جواد منصور با هدایتی

جواد منصور برادر حسنعلی منصور که در کابینه هویدا بود در این زمان وزیر مشاور بود، در یکی از جلسات به هدایتی گفت: «از آنکه شما آن طور که باید حزب ایران نوین را تقویت نمی‌کنید، روح برادرم ناراحت و در عذاب است.» در پاسخ خود شنید: «من از نزدیک می‌بینم چه اقدامات خلاف اصول و زیان بخش در حزب انجام می‌شود چگونه می‌توانم حزبی را که می‌بینم به دست چه اشخاص نالایقی اداره می‌شود، تقویت کنم، این تشکیلات شما نام آن حزب گذاشته‌اید، یک سازمان تو خالی است و من نمی‌توانم با چنین تشکیلاتی موافق باشم.» در این موقع بود که، در پشت پرده تصمیم گرفته شد تا سلسله مقالاتی تحت عنوان «حزب ایران نوین چه کرده است و تلفیق برنامه اوست حزبی با عقاید حزب» تدوین و به نام هدایتی در روزنامه حزب انتشار یابد. پس از این اقدام، هادی هدایتی طی نامه‌ای به روزنامه ایران نوین، نوشت: «در شماره روز پنجشنبه پانزدهم دی ماه آن روزنامه، سلسله مقالاتی تحت عنوان حزب ایران نوین چه کرده است و تلفیق برنامه دولت حزبی با عقاید حزب به قلم اینجانب شروع به درج گردیده و اضافه شده که در این سلسله مقالات، هدف‌های حزب در زمینه گسترس آموزش و پرورش تشریح خواهد شد. البته در صورتی که اینجانب با وجود اشتغالات زیاد، فرصت تهیه مقاله در این زمینه داشته باشم، اقدام خواهم کرد. لیکن چون اینجانب به خاطر ندارم که مقاله‌ای در این زمینه تهیه کرده باشم، خواهشمند است، دستور فرمائید؛ اگر هم مطالبی به امضای اینجانب برای درج در روزنامه حزبی تهیه می‌نمایند، قبلا آن را به نظر اینجانب برسانند و پس از امضای اینجانب درج فرمایند. موجب تشکر و امتنان است.» و یک نسخه از آن را برای نعمت الله نصیری - رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور - ارسال کرد.

۴.۳ - کنار گذاشتن هدایتی

اولین برخورد با هدایتی، کنار گذاردن او از هیئت اجرائیه حزب ایران نوین بود. اقدامی که با هماهنگی کامل عطاءالله خسروانی - دبیر کل حزب - و امیر عباس هویدا _نخست وزیر_ عملی شد.
با بر ملا شدن این هماهنگی، هویدا ادعا کرد که این جریان، بدون اطلاع او صورت گرفته است و به یکی از روزنامه‌های طرفدار خود نیز دستور داد تا بنویسند: «هویدا از جریان بر کناری آقای دکتر هدایتی از هئیت اجرائیه حزب، اطلاع نداشته‌اند.»
از این طرف، دکتر محمد سام را - که از رقبای اصلی هدایتی در آموزش و پرورش بود - به جای او به عضویت هیئت اجرائیه در آوردند و در حالی که دفتر سیاسی حزب، تقاضای کنار گذاردن او را از کابینه داشتند تا عبرت دیگران شود و جرات تکروی را از آنها بگیرد. وزارتخانه‌ای تحت عنوان «وزارت علوم و تحقیقات اجتماعی نیز تاسیس شد و مجید رهنما – دوست دوران تحصیل هویدا در مدرسه فرانسوی‌ها در بیروت و فرزند زین العابدین رهنما - را در راس آن قرار دادند، تا عده‌ای بگویند، که این عمل: «فقط به این علت است که شاخ برگ‌های دکتر هدایتی را بزنند.»
[۱۴] ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۲.

پس از یک دوره چند ساله اختلافات و مشاجرات بین هادی هدایتی و گردانندگان حزب ایران نوین، در نهایت، امیر عباس هویدا موفق شد با صبر و حوصله، او را از وزارت آموزش و پرورش بر کنار و یکی دیگر از همکیشان خود - فرخ روپارسای - را به جای او منصوب نماید.
در این مرحله، امیر عباس هویدا با همکاری کامل دبیر کل حزب ایران نوین، عطاالله خسروانی، بر هادی هدایتی برتری یافت و او را از سر راه خود برداشت.
[۱۵] ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۳.



افرادی که به وزارت و وکالت و سفارت و سایر مشاغل مهم و پولساز می‌رسیدند. اصل در همه این افراد وابستگی به سیاست انگلیس و آمریکا بود و طبعا کسانی رشد بیشتر داشتند که بیشتر وابسته بودند و چه بهتر این وابستگی در رابطه ویژه (یعنی رابطه با سرویس‌های اطلاعاتی) باشد. علاوه بر این اصل، استعداد و توانایی‌های شخص هم شرط بود و طبعا هر کس واجد استعداد بیشتر و باصطلاح حرفه‌ای‌تر بود، رشد بیشتری داشت. این استعدادها از چه نوع است؟ ۱- نادرستی و بی‌صداقتی ۲- حقه‌بازی ۳- شارلاتانی به زبان‌بازی و زرنگی ۴- قلم ۵- روابط جنسی و دیگر از آنها تملق هم بود، حال چه مانند هادی هدایتی، توده‌ای انگلیسی، از طریق تملق به حد و زیاده روی در چاپلوسی به محمدرضا خود را در پست وزارت نگه دارد.
[۱۶] فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۶۰، تهران، انتشارات اطلاعات ۱۳۷۳.

هدایتی آن قدر در سوء استفاده پیشروی و زیاده‌طلبی نمود که مشهور به گانگستر گردید، چنانچه اگر مثلا می‌شنید در بندر دیلم یک پرونده نان و آب‌داری یافت می‌شود با هواپیما به عنوان بازرسی می‌رفت و حق الوکاله را می‌گرفت و مراجعت می‌کرد.
[۱۷] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، محمدمعتضد باهری، ص۱۱۲، تهران، وزارت اطلاعات، چ اول، ۱۳۸۸.

اکثر پرونده‌های زمین‌خواری را دکتر هدایتی به شعبه نجفی و شعبه چنگیززاده ارجاع می‌داد و آنجا مطابق خواست دکتر هدایتی رای صادر می‌گشت. چنانچه در پرونده‌ای که مربوط به اراضی لویزان و حسین آباد شمیران بود (در حدود یک میلیون متر مربع) و در شعبه نجفی اصفهانی موضوع مطرح بود، رای به نفع کنی مالک حسین آباد و همدستان لویزانی او – به دستور هدایتی - صادر کردند.
وکیل کنی (از نزدیکان هدایتی) در این دعوی ده هزار متر و هدایتی نیز ده هزار متر زمین گرفتند و..
[۱۸] رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، محمدمعتضد باهری، ص۱۱۳_ ۱۱۴.



اصطلاح "توده‌ای‌های انگلیسی" در دوران محمدرضا سر زبان‌ها افتاده بود. مسلما چنین شبکه‌ای از مامورین اینتلیجنس سرویس انگلستان در حزب توده وجود داشته و به احتمال قوی هدایت این شبکه با اسدالله علم بوده است. پس از ۲۸ مرداد، علم تعدادی از این عناصر را به مقام و منصب و ثروت رساند. تعدادی از این افراد از نزدیکان و مشاوران علم شدند؛ مانند رسول پرویزی مشاور علم و سناتور و محمد باهری معاون علم در وزارت دربار. باهری نفوذ زیادی پیدا کرد و از دوستان صمیمی علم بود. هادی هدایتی که مدتی وزیر آموزش و پرورش بود از همین شبکه بود. از این دست افراد زیاد بودند. به هر حال غرض اینست که نقش علم را در حمایت از توده‌ای‌های سابق و رخنه آنها در مقامات بالا توضیح دهیم. مسلما علم این نقش را بدون دستور سرویس‌ها انجام نمی‌داد. تعداد زیادی از این افراد از همان ابتدا مامور انگلیسی بوده و احتمال قوی با علم ارتباط داشته و خدمت بزرگی انجام داده بودند که لایق وزارت و وکالت سناتوری و معاونت دربار تشخیص داده می‌شد.
[۱۹] شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول، اسدالله علم و محمدرضا پهلوی، ج۱، ص۱۷۰، موسسه مطالعات و پژوهش ‌های سیاسی، ۱۳۷۹.



از مهمترین اعضای شبکه مطبوعاتی و روشنفکری "بدامن" باید به نصرالله معینیان، دکتر مظفر بقائی کرمانی، علی جواهر کلام، عباس شاهنده، مصطفی مصباح زاده، عباس مسعودی، هادی هدایتی، علی اصغر امیرانی، مهدی میراشرافی، عبدالرحمان فرامرزی، رسول پرویزی، و غیره می‌توان اشاره کرد.
[۲۰] ظهور وسقوط سلطنت پهلوی، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۱۸۵، تهران، انتشارات اطلاعات، سال۱۳۷۳.
و همچنین در روزنامه فرمان، به صاحب امتیازی شاهنده، از نشریاتی بود که توسط اینتلجینس سرویس به راه افتاد و در سال‌های ۱۳۲۰ نقش مرموزی ایفاء کرد. این نشریه نخستین بار در ۳۱ خرداد ۱۳۲۲ به صورت یک نشریه عصر در تهران منتشر شد و سردبیران آن شاهنده، هادی هدایتی و جعفر ندیم بودند.
[۲۱] ظهور وسقوط سلطنت پهلوی، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۲۹۱.




۱. عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر، ج۳، ص۱۷۴۵، نشرگفتار با همکاری نشرعلم، ۱۳۸۰.
۲. هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، ص۴۸۵، تهران، نوگل، چ اول، ۱۳۸۴.
۳. رجال عصر پهلوی، دکترامینی به روایت ساواک، ص۲۲۸، نشرمرکزبررسی اسناد تاریخی وزارت اطلااعات، چاپ۱۳۷۹.
۴. هروی، مهدی و سمیعی، احمد، ۲۲ نخست وزیر در ۳۷ سال، ص۴۸۷، تهران، نوگل، چ اول، ۱۳۸۴.
۵. عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر، ج۳، ص۱۷۴۶.
۶. رجال عصر پهلوی، دکترامینی به روایت ساواک، ص۲۲۸.
۷. عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر، ج۳، ص۱۷۴۶.
۸. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، محمدمعتضد باهری، ص۱۶۴، تهران، وزارت اطلاعات، چ اول، ۱۳۸۸.
۹. طلوعی، محمود، بازیگران عصر پهلوی، ج۱، ص۴۸۷، چاپ علم، ۱۳۷۳.
۱۰. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، نصرت الله معینیان، ص۹۲_ ۹۹، تهران، وزارت اطلاعات، چ اول، ۱۳۸۴.
۱۱. ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۰، تهران، موسسه مطالعات و پزوهش‌های سیاسی، ۱۳۸۶.
۱۲. ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۱.
۱۳. ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۲.
۱۴. ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۲.
۱۵. ذوالفقاری، هویدا، قصه هویدا، ص۱۵۳.
۱۶. فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج۱، ص۲۶۰، تهران، انتشارات اطلاعات ۱۳۷۳.
۱۷. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، محمدمعتضد باهری، ص۱۱۲، تهران، وزارت اطلاعات، چ اول، ۱۳۸۸.
۱۸. رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، محمدمعتضد باهری، ص۱۱۳_ ۱۱۴.
۱۹. شاهدی، مظفر، مردی برای تمام فصول، اسدالله علم و محمدرضا پهلوی، ج۱، ص۱۷۰، موسسه مطالعات و پژوهش ‌های سیاسی، ۱۳۷۹.
۲۰. ظهور وسقوط سلطنت پهلوی، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۱۸۵، تهران، انتشارات اطلاعات، سال۱۳۷۳.
۲۱. ظهور وسقوط سلطنت پهلوی، جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص۲۹۱.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «هادی هدایتی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۲۵.    






جعبه ابزار