• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شهر جبله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: جبله (ابهام‌زدایی).

‌جَبَلَه، شهر و بندری در مغرب سوریه در محافظه (استان) لاذقیه می باشد.



این شهر در دشت ساحلی جبله در حدود سی کیلومتری جنوب بندر لاذقیه در کنار دریای مدیترانه واقع است. رشته کوه جبل النُصَیریّه (الانصاریه/ الناصریه؛ مرتفع ‌ترین قله: ح ۳۸۵، ۱ متر) با جهت شمالی ـ جنوبی، پیوند دشت و شهر جبله را با قسمتهای مرکزی سوریه قطع می‌کند. رودهای نهرالصنوبر در شمال و نهرالبُرغُل در جنوب و چند رود کوچک دیگر (همه با جهت شرقی ـ غربی) اراضی دشت جبله را آبیاری می‌کنند. شهر جبله از نظر اقلیمی معتدل است. آب و هوا و بادهای مدیترانه ای (با بارش فراوان در زمستان) بر جبله تأثیر می‌گذارند. میانگین دمای سالانة شهر ْ۱۹ (ْ۱۲ در زمستانها و ْ۲۶ در تابستانها) است.
[۱] عبدالمهدی یادگاری، جغرافیای سرزمین سوریه: طبیعی، ج۱، ص۱۳۳.
در دشت جبله، زراعت و باغداری رونق دارد و شغل اصلی ساکنان به شمار می‌آید. از مهم ‌ترین محصولات کشاورزی آن می‌توان گندم، جو، حبوبات، پنبه، توتون، کنجد، مرکّبات، زیتون، زردآلو و انجیر را نام برد. همچنین بندر جبله در واردات و صادرات کالا و محصولات (مانند صادرات روغن زیتون، ابریشم و صابون) و نیز فعالیتهای صنعتی کوچک، مانند کنسروسازی و گندم کوبی فعال است.
[۲] دمشق: هیئة الموسوعة العربیة، ۱۹۹۸ـ.
[۳] شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام، ذیل مادّه.
شهر جبله علاوه بر ارتباطات دریایی، از راه ساحلی با شهرهای شمالی و جنوبی سوریه مرتبط است؛ به طوری که از طریق لاذِقیه و جسرالشُغر/ جِسرالشُغور با شهر حلب و شهرهای شمالی سوریه و از طریق بانیاس (در فاصلة حدود ۲۰ کیلومتری در جنوب) و طَرسوس با شهرهای حِمْص (در فاصلة حدود ۱۷۵ کیلومتری در جنوب شرقی) و دمشق (پایتخت سوریه) مرتبط می‌شود. جمعیت شهر طبق آمار ۱۳۸۴ ش/ ۲۰۰۵، ۳۰۹، ۵۲ تن است (فرهنگ جغرافیائی جهان، ذیل "Jablah").


از اوضاع شهر جبله در قبل از اسلام اطلاع چندانی در دست نیست. این شهر در زمان فینیقیها از بنادر مهم تجاری بوده است. همچنین بنا بر قول بلاذری
[۴] فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
و ابن اثیر، قبل از دورة اسلامی، گروههای مذهبی از رومیها در شهر جبله ساکن بودند و قلعه ای در آن‌جا داشتند. شهر جبله در سده های نخستین اسلامی و حتی تا سدة هفتم، به دلیل موقعیت سرحدی (تقریباً در میان سرزمینهای اسلامی و مسیحی) و فعالیتهای تجاری و ارتباطات دریایی، با منازعات متعددی روبه رو بوده است.
عُبادة بن صامت، فرمانده مسلمانان، شهر جبله را در سال ۱۷ (به دستور ابوعبیدة بن جراح) فتح کرد. به نوشته واقدی (۱۳۰ـ ۲۰۷) در فتوح الشام
[۶] محمدبن عمر واقدی، فتوح الشام، ج۲، ص۳۶.
و بلاذری در فتوح البلدان،
[۷] فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
این شهر به صلح گشوده شد. طبق مطالب ابن اثیر، با فتح لاذقیه در سال ۱۵، اهالی رومی جبله آن‌جا را ترک کردند. به دنبال آن، پس از فتح جبله و ویرانی شهر بَلْدَه (در دو فرسخی جبله) و نیز ترک اهالی بلده، معاویة بن ابی سفیان (متوفی ۶۰) در بیرون از حصار شهر قلعة دیگری در دشت جبله بنا کرد و با قراردادن نظامیان در آن‌جا جبله را مستحکم ساخت.
[۹] فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
همچنین، معاویه خارج از حصار شهرِ دورة رومیها دیواری دور شهر احداث کرد.
[۱۱] فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
اگرچه حدود جُندِ (تقریباً منطبق با استان) حِمْص در این زمان به درستی روشن نیست، شهر جبله جزو این جند به شمار می‌رفت.
[۱۳] فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۰..



با وقوع زلزله ای سخت در ۲۴۵، شهر جبله آسیب فراوان دید و بسیاری از اهالی آن‌جا و لاذقیه کشته شدند. عده ای نیز به صحرای پیرامون پناه بردند.
[۱۴] یعقوبی، البلدان، ج۲، ص۴۹۱.
طبری
[۱۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۲۱۲ ـ ۲۱۳.
و ابن اثیر با اشاره به این زلزله، از کشته شدن تعداد بسیار و کوچ عده ای از اهالی جبله خبر داده اند. مطالب ابن خرداذبه در حدود یک قرن بعد و جغرافی نویسان پس از او در قرن سوم، بیانگر بازسازی و رونق دوبارة شهر جبله است. ابن خرداذبه در ذکر سرزمینهای حمص، از کورة (تقریباً معادل استان) جبله در میان کوره های لاذقیه و بُلُنْیاس و نیز از شهر جبله یاد کرده است. در اواخر این قرن، ابن فقیه کورة جبله را در جندحمص و یعقوبی
[۱۹] یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۲۴ـ۳۲۵.
شهر جبله را یکی از چهار شهر اصلی ساحلی سوریه (در جند حمص) با سکنه ای از هَمْدانیها و اقوام قیس و ایاد ذکر کرده اند.
در ۳۵۷، رومیها جبله را تصرف کردند. با این وصف در تقسیمات جغرافیایی قرن چهارم، جبله از شهرهای شمالی سوریه ذکر شده است.
[۲۱] فیلیپ خوری حتی، تاریخ سوریة و لبنان و فلسطین، ج۱، ص۳۸۸ـ ۳۸۹.
از جغرافی نویسان این قرن، قدامة بن جعفر
[۲۲] قدامة بن جعفر، ج۱، ص۱۸۸.
و مقدسی
[۲۳] مقدسی، ج۱، ص۲۷.
شهر جبله را در جند حمص ذکر کرده‌اند و ابن حوقل تنها در نقشة صورة الشام از آن یاد کرده است.
در ۴۷۲، حسن صباح که از راه دریایی به جبله رفته بود، با رضایت قاضی جبله، مدتی در آن‌جا اقامت کرد و سپس به حلب رفت.
[۲۵] رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، ج۱، ص۱۰۲.
در ۴۷۳، قاضی التَّنوخی معروف به ابن ضَلیعة، جبله را از قوای روم پس گرفت و در پی آن از قاضی جلال الدین بن عمار (حاکم طرابلس) خواست که رومیها را از جبله خارج کند.
در ۴۹۴، ابومحمدعبیداللّه بن منصور، معروف به ابن صُلیحه (قاضی و حاکم جبله)، پس از شکست از رومیها، اموالش را به سلطان بَرکیارُق (حک: ۴۸۶ـ ۴۹۸) واگذار کرد و خود به دمشق رفت. در این زمان، شهر جبله به تاج الملوک بُوری، حاکم ترک تبار دمشق، واگذار شد اما به دنبال بدرفتاری تاج الملوک و مکاتبة اهالی شهر با حاکم طرابلس، حاکم طرابلس لشکری را به فرماندهی فخرالملک از بنوعمار به جبله فرستاد و با کمک اهالی، شهر را از حاکمیت تاج الملوک در آورد. فخرالملک که نگران تصرف جبله به دست صلیبیها بود، قلعة نظامی آن‌جا را بازسازی کرد.
[۲۹] عمر عبدالسلام تدمری، تاریخ طرابلس: السیاسی و الحضاری عبرالعصور، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۳.
ظاهراً از این زمان تا ۵۰۲، شهر جبله غالباً تابع حکام طرابلس بود.
در ۴۹۹، صلیبیها به فرماندهی صَنجیل با حمله به این منطقه، جبله را تصرف کردند، اما در محرم ۵۰۲، بنوعمار با لشکری به جبله رفتند و اهالی جبله به اطاعت آنان در آمدند. باز در همین سال، شهر جبله به دست صلیبیها افتاد.
[۳۲] دانشنامه جهان اسلام.
[۳۳] شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام، ذیل مادّه..
[۳۴] ابن شحنه، الدرّالمنتخب فی تاریخ مملکته حلب، ج۱، ص۲۱۷.
در این قرن، سمعانی (متوفی ۵۶۲) جبله را بلده ای از بلاد شام دانسته و از بزرگان آن‌جا یاد کرده است.
[۳۵] سمعانی، ج۲، ص۱۹.



در ۱۸ جمادی الاولی ۵۸۴، صلاح الدین ایوبی جبله را تصرف کرد. به نوشته ابن اثیر، صلاح الدین به درخواست منصوربن نَبیل (قاضی جبله) از حِصْنُالاَکراد به جبله رفت و منصور، در حالی که پرچمها را در شهر افراشته بود، جبله را تسلیم او کرد. به دنبال این فتح، صلیبیها در دو قلعة کنار شهر اقامت کردند. پس از محاصره و اسارت صلیبیها، عده ای از آن‌ها با مسلمانانی که در شهر انطاکیه اسیر بودند، مبادله شدند. در این سال، دیوار و قلعة شهر ویران شد و مسلمانان در جبله باقی ماندند. صلاح الدین نیز با سامان دادن به اوضاع آنجا، امیر سابق الدین را به فرمانروایی جبله تعیین کرد.
[۳۷] ابن شداد، النوادر السلطانیة و المحاسن الیوسفیة، ج۱، ص۸۹.
[۳۸] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۱ـ ۳۲.
[۳۹] نعمان طیب سلیمان، منهج صلاح الدین الایوبی فی الحکم و القیادة، ج۱، ص۵۴۷.
عمادالدین کاتب (۵۱۹ ـ ۵۹۷)، در ذکر فتح جُبَیْل، از واقعة ۵۸۴
[۴۰] قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ ۱۸۹۸.
مطالبی آورده است. در اواخر قرن ششم، پس از مرگ صلاح الدین، اختلافاتی میان فرزندان وی، ملک افضل (حاکم دمشق) و ملک عزیز (حاکم مصر) پدید آمد که به لشکرکشی در شام منجر شد، اما با تلاش ملک ظاهر (برادر دیگر آنان و حاکم حلب) به صلح (در دمشق) انجامید و از آن پس افضل، ظاهر را به حاکمیت شهرهای جبله و لاذقیه و نواحی ساحلی آن‌جا تعیین کرد.
[۴۳] احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۲، ص۲۷۱ـ۲۷۲.
[۴۴] رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، ج۱، ص۳۵۷.
ذهبی (متوفی ۷۴۸) نیز به صلح ۵۹۰ ایوبیان اشاره نموده است.
[۴۵] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۹۷.
در همین قرن، ادریسی ادریسی جبله را از شهرهای اقلیم سوم دانسته و از ارتباط دریایی جبله با جزیرة قبرس خبر داده است.
در ۶۰۱، صلیبیها به جبله و لاذقیه که جزو طرابلس بود، حمله کردند
[۴۸] ۷، محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۵.
اما با صلح میان مسلمانان و صلیبیها در ۶۱۴، جبله و برخی مناطق ساحلی به امرای دمشق واگذار شد. در ۶۱۶، صلیبیها یک بار دیگر به جبله حمله کردند.
[۵۰] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۹.
در همین دوران، یاقوت حموی جبله را قلعه ای مشهور در شام، نزدیک لاذقیه و از توابع حلب ذکر کرده است. بنا بر مطالب او، جبله از ۵۸۴ تا زمان وی (متوفی ۶۲۶) در تصرف مسلمانان بود. در ۶۲۸، صلیبیهای ساکن سرزمین شام، متوجه جبله شدند و با حمله به آن‌جا تعدادی اسیر و مقداری غنیمت گرفتند، اما لشکریان اتابک شهاب الدین، اسرا و غنیمتها را پس گرفتند.


در قرن هشتم، ابوالفداء (۶۷۲ـ۷۳۲) جبله را از اقلیم چهارم، میان بلده (که در آن زمان ویران شده بود) و لاذقیه ذکر کرده است (لاذقیه، ص ۲۹). به نوشته او، جبله شهری کوچک است و مزار ابراهیم ادهم (متوفی ۱۶۱ یا ۱۶۲) در آنجاست. طبق نوشته او، شهر جبله توابع بسیار دارد و از بلنیاس بزرگ تر است؛ همچنین لاذقیه در دوازده میلی و بلنیاس در ۲۴ میلی جبله واقع است.
در ۸۰۶، زلزلة شدیدی جبله و لاذقیه را لرزاند و به آن‌جا آسیب فراوانی رساند.
[۵۲] احمدبن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج۳، قسم ۳، ص۱۱۲۲.
یک سال بعد، فارِس بن صاحب الباز، از امرای ترکمان، و برادرش حسین، جبله و مناطق ساحلی پیرامون آن را تصرف کردند.
[۵۳] احمدبن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج۳، قسم ۳، ص۱۱۵۸.
در این قرن، حافظ ابرو
[۵۴] عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، ج ۱.
ج ۱، ص ۳۴۲) نیز جبله را شهری کوچک با توابع وسیع توصیف نموده و به قبر ابراهیم ادهم در آن‌جا اشاره کرده است. در حدود ۸۵۹ ـ۸۶۰، بر اثر زلزلة سختی، بار دیگر شهر جبله آسیب فراوان دید.
[۵۵] فیلیپ خوری حتی، تاریخ سوریة و لبنان و فلسطین، ج۲، ص۲۰۳.

در قرن نهم، جبله از توابع لاذقیه به شمار می‌رفت و جزو ناحیة حلب بود. ابن شِحنه حلبی (در ح۸۳۰) در ذکر حدود حلب، ناحیة حلب را در مغرب، منتهی به جبله و لاذقیه دانسته است. همچنین او قلعة جبله را معروف و شهر جبله را مشهور و نیکو خوانده است که ظاهراً بیانگر رونق دوبارة شهر بود. در ۱۲۴۷، زین العابدین شیروانی
[۵۶] زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۱۹۹.
در توصیف جُبَیل (کذا؛ احتمالاً جبله) آن را از نواحی شام، در چهار فرسخی لاذقیه و شش فرسخی طرابلس دانسته و او نیز از قبر ابراهیم ادهم در آن‌جا یاد کرده است. از جبله، علما و بزرگان بسیاری از جمله عبدالواحدبن شُعَیب جبلی، ابوالقاسم سلیمان بن علی جبلی، احمدبن محمدبن ابراهیم انصاری جبلی و عثمان بن ایوب جبلی برخاستند.


(۱) ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن حوقل.
(۳) ابن خرداذبه.
(۴) ابن شحنه، الدرّالمنتخب فی تاریخ مملکته حلب، چاپ یوسف بن الیان سرکیس، بیروت ۱۹۰۹.
(۵) ابن شداد، النوادر السلطانیة و المحاسن الیوسفیة، او، سیرة صلاح الدین، چاپ جمال الدین شیال، (مصر) ۱۹۶۴.
(۶) ابن فقیه.
(۷) اسماعیل بن علی ابوالفداء، کتاب تقویم البلدان، چاپ رنو و دسلان، پاریس ۱۸۴۰.
(۸) محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیه، (بی تا).
(۹) بلاذری (بیروت).
(۱۰) عمر عبدالسلام تدمری، تاریخ طرابلس: السیاسی و الحضاری عبرالعصور، ج ۱، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۱۱) عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، ج ۱، چاپ صادق سجادی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۲) فیلیپ خوری حتی، تاریخ سوریة و لبنان و فلسطین، ج ۱، ترجمة جورج حداد و عبدالکریم رافق، ج ۲، ترجمة کمال یازجی، بیروت ۱۹۵۸ـ۱۹۵۹.
(۱۳) احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، چاپ محمود فروخ، مشهد ۱۳۳۹ـ۱۳۴۱ ش.
(۱۴) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات ۵۸۱ ـ۵۹۰ ه، ۶۰۱ـ۶۱۰ ه، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶، حوادث و وفیات ۶۱۱ـ۶۲۰ ه، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۵) رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران ۱۳۷۳ ش.
(۱۶) رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ: قسمت اسماعیلیان و فاطمیان و نزاریان و داعیان و رفیقان، چاپ محمدتقی دانش پژوه و محمد مدرسی زنجانی، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۱۷) شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ ۱۸۹۸.
(۱۸) سمعانی.
(۱۹) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
(۲۰) طبری، تاریخ (بیروت).
(۲۱) محمدبن محمد عماالدین کاتب، الفتح القسی فی فتح القدسی، چاپ محمدمحمود صبح، (قاهره ۱۹۶۵).
(۲۲) قدامة بن جعفر.
(۲۳) مقدسی.
(۲۴) احمدبن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج ۳، قسم ۳، چاپ سعید عبدالفتاح عاشور، (مصر) ۱۹۷۱.
(۲۵) الموسوعة العربیة، دمشق: هیئة الموسوعة العربیة، ۱۹۹۸ـ.
(۲۶) ذیل «جبلة»، (از صفیة عید).
(۲۷) نعمان طیب سلیمان، منهج صلاح الدین الایوبی فی الحکم و القیادة، (مصر) ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۸) محمدبن عمر واقدی، فتوح الشام، بیروت: دارالجیل، (بی تا).
(۲۹) عبدالمهدی یادگاری، جغرافیای سرزمین سوریه: طبیعی، انسانی، اقتصادی و محیط زیست، مشهد ۱۳۷۲ ش.
(۳۰) یاقوت حموی.
(۳۱) یعقوبی، البلدان.
(۳۲) یعقوبی، تاریخ.


۱. عبدالمهدی یادگاری، جغرافیای سرزمین سوریه: طبیعی، ج۱، ص۱۳۳.
۲. دمشق: هیئة الموسوعة العربیة، ۱۹۹۸ـ.
۳. شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام، ذیل مادّه.
۴. فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
۵. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۹۲.    
۶. محمدبن عمر واقدی، فتوح الشام، ج۲، ص۳۶.
۷. فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۹۲.    
۹. فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
۱۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۹۲.    
۱۱. فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۲.
۱۲. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۲، ص۱۰۴.    
۱۳. فتوح البلدان، بلاذری (بیروت)، ج۱، ص۱۸۰..
۱۴. یعقوبی، البلدان، ج۲، ص۴۹۱.
۱۵. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۹، ص۲۱۲ ـ ۲۱۳.
۱۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۷، ص۸۷.    
۱۷. المسالک و الممالک، ابن خرداذبه، ج۱، ص۷۶.    
۱۸. البلدان، ابن فقیه، ج۱، ص۱۶۱.    
۱۹. یعقوبی، البلدان، ج۱، ص۳۲۴ـ۳۲۵.
۲۰. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۲، ص۱۰۴.    
۲۱. فیلیپ خوری حتی، تاریخ سوریة و لبنان و فلسطین، ج۱، ص۳۸۸ـ ۳۸۹.
۲۲. قدامة بن جعفر، ج۱، ص۱۸۸.
۲۳. مقدسی، ج۱، ص۲۷.
۲۴. صورة الارض، ابن حوقل، ج۱، ص۱۶۷.    
۲۵. رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، ج۱، ص۱۰۲.
۲۶. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۲، ص۱۰۴.    
۲۷. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۳۰۷ ۳۰۸.    
۲۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۳۱۱۳۱۲.    
۲۹. عمر عبدالسلام تدمری، تاریخ طرابلس: السیاسی و الحضاری عبرالعصور، ج۱، ص۳۷۹ـ۳۸۳.
۳۰. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۴۱۱.    
۳۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۴۵۴.    
۳۲. دانشنامه جهان اسلام.
۳۳. شمس الدین بن خالد سامی، قاموس الاعلام، ذیل مادّه..
۳۴. ابن شحنه، الدرّالمنتخب فی تاریخ مملکته حلب، ج۱، ص۲۱۷.
۳۵. سمعانی، ج۲، ص۱۹.
۳۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۲، ص۷ ۸.    
۳۷. ابن شداد، النوادر السلطانیة و المحاسن الیوسفیة، ج۱، ص۸۹.
۳۸. محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۳۱ـ ۳۲.
۳۹. نعمان طیب سلیمان، منهج صلاح الدین الایوبی فی الحکم و القیادة، ج۱، ص۵۴۷.
۴۰. قاموس الاعلام، چاپ مهران، استانبول ۱۳۰۶ـ۱۳۱۶/ ۱۸۸۹ـ ۱۸۹۸.
۴۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۲، ص۹۵.    
۴۲. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۲، ص۱۰۹۱۱۰.    
۴۳. احمدبن محمد خوافی، مجمل فصیحی، ج۲، ص۲۷۱ـ۲۷۲.
۴۴. رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ، ج۱، ص۳۵۷.
۴۵. محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۹۷.
۴۶. محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، ج۱، ص۳۴۷.    
۴۷. محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهة المشتاق فی اختراق الا´فاق، ج۲، ص۶۴۴.    
۴۸. ۷، محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۵.
۴۹. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۲، ص۳۲۹.    
۵۰. محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۱، ص۲۹.
۵۱. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۲، ص۵۰۴.    
۵۲. احمدبن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج۳، قسم ۳، ص۱۱۲۲.
۵۳. احمدبن علی مقریزی، کتاب السلوک لمعرفة دول الملوک، ج۳، قسم ۳، ص۱۱۵۸.
۵۴. عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، جغرافیای حافظ ابرو، ج ۱.
۵۵. فیلیپ خوری حتی، تاریخ سوریة و لبنان و فلسطین، ج۲، ص۲۰۳.
۵۶. زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۱۹۹.
۵۷. معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۲، ص۱۰۴.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جبله»، شماره۴۴۸۷.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




جعبه ابزار