• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تنکابن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تنکابن، شهرستان و شهری در مغرب استان مازندران می‌باشد.



از شمال به دریای خزر، از مشرق به شهرستان چالوس، از جنوب به شهرستان قزوین و از مغرب به شهرستان رامسر محدود می‌شود. این شهرستان مشتمل است بر دو بخش مرکزی و عباس آباد، هفت دهستان و شهرهای تنکابن، عباس آباد، نشتارود، کلارآباد، خرم آباد و سلمان شهر.
قسمت شمالی تنکابن جلگه‌ای است و نقاط شهری و بیش‌تر آبادیهای شهرستان در آن قرار دارد. قسمت مرکزی (میان بند) شهرستان را ارتفاعات پوشیده از جنگل و قسمت جنوبی آن را کوههای فاقدپوشش جنگلی فراگرفته است.
[۱] رزم آرا، ج۳، ص۱۸۰.



مهمترین کوههای شهرستان تنکابن عبارت‌اند از: عَلَم کوه، تخت سلیمان، پیت غار (ارتفاع بلندترین قله: ح ۰۰۰، ۴ متر) در حدود ۳۸ کیلومتری جنوب شهر تنکابن و جنوب شرقی آبادی آردو، نَواس کوه/ نواسرکوه (ارتفاع بلندترین قله: ح ۷۰۰، ۳ متر) در حدود ۳۸ کیلومتری جنوب شهر تنکابن و جنوب آبادی آردو، سیاه کَر (ارتفاع بلندترین قله: ح ۶۰۰، ۳ متر) اَسب چَر (ارتفاع بلندترین قله: ح ۳۵۰، ۳ متر) در حدود ۴۰ کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن، سَرگُل (ارتفاع بلندترین قله: ۳۵۰، ۳ متر) در حدود ۲۸ کیلومتری، بِلِس کوه (ارتفاع بلندترین قله: ۱۵۰، ۳ متر) در حدود ۳۲ کیلومتری و توله سَر (ارتفاع بلندترین قله: ۰۰۵، ۳ متر) در حدود ۳۳ کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن. گردنه «قلعه گردن» در جنوب روستایی به همین نام، در حدود یک کیلومتری جنوب غربی شهر خرم آباد، واقع است.


رودهای تنکابن عبارت‌اند از: چشمه کیله (سه هزار) به طول حدود ۸۰ کیلومتر با جهت جنوبی ـ شمالی، دوهزار به طول حدود ۱۰ کیلومتر، چالَک رود/ چالِک رود به طول حدود ۴۰ کیلومتر، صفارود به طول حدود ۲۴ کیلومتر، اِزارود (هزاررود)، گرمارود (شاخه اصلی سه هزار)، نشتارود، تنگه چال، تیرِم (شیرود)، وَلَم رود و تیله رود. این رودها پس از آبیاری اراضی شهرستان به دریای خزر می‌ریزند. همچنین این شهرستان دریاچه‌های کوهستانی و چشمه‌های آب گرم و معدنی دارد.
[۲] حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، ج۱، ص۲۲۲ـ۲۲۹.



پوشش گیاهی تنکابن مشتمل است بر: توسکا، شمشاد، بلوط، مَمْرَز، افرا، راش، زبان گنجشک، گون، گل گاوزبان و مراتعی برای چرای دام. از جانوران نیز دارای شغال، گراز، پلنگ، خرس، قِرقی و قوش است. در رودهای آن انواع ماهی یافت می‌شود، از جمله قزل آلا، سفید، آزاد، کفال و کپور.


محصولات مهم زراعی این شهرستان عبارت است از: برنج، چای، گندم، جو، لوبیا، انواع صیفی و علوفه دامی‌. مرکّبات آن، از جمله پرتقالِ قلعه گردن یا شهسوار،
[۳] جواد نوشین، چالوس، ج۱، ص۱۲۴.
مشهور است. همچنین کیوی، فندق، گلابی، سیب، آلو و آلوچه درآن به عمل می‌آیدکه بعضی از این میوه‌ها صادر می‌شود. پرورش گاو، گوسفند، بز، گاومیش، اسب و طیور، بویژه در میان بند، از مشاغل رایج آنجاست. واحدهای صنعتی پرورش دام نیز در آن‌جا فعالیت دارند. شیلات در کرانه‌های آن تأسیسات ماهیگیری دارد و شغل بعضی اهالی ماهیگیری است.


از صنایع جدید، کارخانه‌ها و کارگاههای تولید چای (از جمله در قلعه گردن و کلارآباد)، کارخانه‌های تولید موادغذایی و بهداشتی، پوشاک و چرم (ازجمله کارخانه خزرخز) در آن فعال است. دارای معدن سنگ آهک در چهارده کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن (نزدیک آبادی یوسف آباد) است. برخی نیز به منابع نفت در آن‌جا اشاره کرده‌اند.
[۴] ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۱۹۶، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
[۵] یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۵۳، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
[۶] محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، ج۱، ص۷۰.
از صنایع دستی، نمدمالی و گلیم بافی و جوراب بافی و چادرشب بافی دارد.


فضای جنگلی سی سرا در سلمان شهر به مساحت ۱.۵ هکتار و جنگل طبیعی خشکه داران به مساحت ۲۲۷هکتار ــ که جزو مناطق حفاظت شده است ــ و آبشارِ فرهادجوب در پنج کیلومتری جنوب شهر خرم آباد در این شهرستان قرار دارد.


شهرستان تنکابن در مسیر راه اصلی چالوس ـ رشت واقع است. از جمله آثار قدیمی آنجاست:
عمارت دیوان خانه و مسجد قدیمی و قلعه پیروز در شهر خرم آباد در حدود یک کیلومتری جنوب شهر تنکابن؛
عمارت منتظم دیوان و حمام قدیمی در آبادی گُلیجان در دو کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن؛
عمارت شیخ نورالدین در آبادی نورآباد (احمدسرا) در هشت کیلومتری مغرب شهر تنکابن؛
بقعه سیدحبیب الله در آبادی میانرود در ده کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن؛
بقعه دو برادران در آبادی کَچانَک در سه کیلومتری و بقعه سیدجلال در آبادی زَرَوج محله گلیجان در ده کیلومتری؛
بقعه میرسبحان در آبادیِ تمیجانَک در شش کیلومتری شمال غربی شهر تنکابن؛
مدرسه سلیمانیه؛
و گورستانی قدیمی در آبادی سلیمان آباد (کالامور) در هشت کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن.
[۷] منوچهر ستوده، از آستارا تا استارباد، ج۳، ص۴۹ـ۵۰.
[۸] فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۱۵۵ـ ۱۵۶.
[۹] فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۲۲۷.



شهرستان تنکابن (نام آن پیش از انقلاب اسلامی: شهسوار) در تقسیمات کشوری (۱۳۱۶ ش)، در استان دوم (مازندران) تشکیل شد. ظاهراً تنکابن از دوره اواخر قاجار نیز شهسوار گفته می‌شده است.
[۱۰] محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۲۱.
[۱۱] یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۵۳، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
در ۱۳۲۰ ش بخش رودسر و در ۱۳۲۵ ش بخش نوشهر از آن جدا شد. این شهرستان در ۱۳۲۷ ش ۳۷ دهستان داشت.
[۱۲] ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج۱، ص۶۴.
[۱۳] ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۷.
در تقسیمات کشوری ۱۳۵۵ ش مشتمل بود بر بخشهای حومه و رامسر، دوازده دهستان و هشت شهر.
[۱۴] ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج۱، ص۱۶.
در ۱۳۵۸ ش بخش رامسر از آن جدا و شهرستان مستقلی شد.
[۱۵] ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۲۵۱.
پس از انقلاب اسلامی، بنا بر سابقه تنکابن، نام شهرستان (و شهر) شهسوار به تنکابن تغییر یافت.
[۱۶] ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۲۵۱.
[۱۷] حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، ج۱، ص۵۱۴.
طبق سرشماری ۱۳۷۵ش، از کل جمعیت شهرستان (۰۳۰، ۱۷۴تن)، ۹۶۰، ۷۰ تن (ح ۴۰.۸%) شهرنشین و بقیه روستانشین بوده‌اند.
[۱۸] مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵: شناسنامه آبادیهای کشور، ج۱، ص یازده.

اهالی این شهرستان به فارسی و گویشهای مازندرانی و گیلکی سخن می‌گویند و شیعه دوازده امامی‌اند.
[۱۹] فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۱۵۵.



در ارتفاع حدود ۲۰ متر پایین‌تر از سطح آبهای آزاد و در حدود ۲۳۰ کیلومتری مغرب شهر ساری
[۲۰] آمارنامه استان مازندران ۱۳۷۶، تهیه کنندگان علی اکبر شریفیان و فرهمند مرادی.
واقع است. رود تیرِم در مغرب شهر جریان دارد و چشمه کیله از وسط شهر می‌گذرد و به دریای خزر می‌ریزد. بیشترین دمای شهر در تابستانها ْ۳۵ و کمترین آن در زمستانها ْ۳- است.
[۲۱] فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۱۵۶.
میانگین بارش سالانه تنکابن ۱.۲۵۳ میلیمتر است.
[۲۲] جغرافیای کامل ایران، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، ج۲، ص۱۱۴۰.
راه اصلی کناره دریای خزر، شهر تنکابن را با شهرهای چالوس در ۵۳ کیلومتری، کلارآباد در ۳۷ کیلومتری، سلمان شهر در ۲۸ کیلومتری، عباس آباد در ۲۱ کیلومتری، و نشتارود در ۱۲ کیلومتری مشرق آن و رامسر در ۲۲ کیلومتری مغرب آن مرتبط می‌کند. از تنکابن با راه اصلی به شهر خرم آباد در جهت جنوبی و با راه فرعی به آبادیهای جنوب شهرستان می‌توان رسید.
آبادی تنکابن تا اوایل دوره پهلوی تابع خرم آباد بود. در ۱۳۱۴ ش با انتقال ادارات دولتی از خرم آباد به تنکابن مرکزیت یافت و شهر شد.
[۲۳] حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، ج۱، ص۵۱۰.
[۲۴] ایران وزارت کشور معاونت سیاسی دفتر تقسیمات کشوری، نشریه تاریخ عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، ج۱، ص۱۰۳.
[۲۵] صمصام الدین علامه، تاریخ جامع تنکابن، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۴.



از جمله آثار این شهر است: ساختمان شهربانی، پایه‌های چوبی اسکله بندر تجاری، پل چشمه کیله/ پل هشت چشمه بر روی رود چشمه کیله. این پل ۱۲۳ متر طول، شش متر عرض و هشت پایه دارد و بین سالهای ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۳ ش احداث شده است.
[۲۶] عباس شایان، مازندران، ج۱، ص۱۱۸.
[۲۷] جواد نوشین، چالوس، ج۱، ص۱۲۴.
[۲۸] سازمان برنامه و بودجه استان مازندران معاونت آمار و اطلاعات، آمارنامه استان مازندران ۱۳۷۶، ج۱، ص۳۱.

طبق سرشماری ۱۳۷۵ش، جمعیت شهر تنکابن ۳۳.۶۵۰ تن بوده است. از محلات کنونی شهر، سبزه میدان، شهسوار محله، رمضان‌خیل، پس کلایه کوچک و بزرگ و تازه آباد قابل ذکرند.
[۲۹] صمصام الدین علامه، تاریخ جامع تنکابن، ج۱، ص۲۶۴.



ظاهراً نخستین بار در اواخر قرن نهم، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از ناحیه و مملکت تنکابن نام برده است.
[۳۰] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸.
احتمالاً این نام از نام «قلعه تُنکا»
[۳۱] محمود پاینده، خونینه‌های تاریخ دارالمرز: گیلان و مازندران، ج۱، ص۱۳۵.
ــ که اولیاءالله آملی در ۷۶۴ آن را در تاریخ رویان
[۳۲] محمدبن حسن اولیاءالله، تاریخ رویان، ج۱، ص۱۴۷.
ضبط کرده ــ گرفته شده است. به نوشته رابینو،
[۳۳] یادداشتها و حواشی، یاسنت لویی رابینو، ج۱، ص۲۳۱.
تنکابن به معنای «پایین تنکا» است.


از حکمرانی سادات گیلان بر تنکابن و وقایع نیمه دوم قرن هشتم و قرن نهم، مطالب فراوانی در منابع آمده است، از جمله این‌که در ۷۶۹ سید رکابزن کیا، از فرزندان کیا ابوالحسن مشهور به المؤیدبالله، بر تنکابن و قسمتی از دیلمستان مانند شیرود و هزار حکمرانی می‌کرده است و بسیاری از اهالی مانند او شیعه زیدی بوده‌اند
[۳۴] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۲۷-۲۸.
در ۷۸۹، عد‌ه‌ای از سادات گیلان به دستور امرای گیلانی، از جمله امرای ناصرود، کشته شدند. در پی این واقعه، سیدهادی کیا با نزدیکان و یاران خود به سمت تنکابن رفت و در «دز تنکا» پناه گرفت. این امر موجب شد تا امرای ناصرود که در پی سادات بودند، به حدود تنکابن حمله و خانه‌ها را غارت کنند و آتش زنند
[۳۵] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۸۷ ـ ۸۸.
سیدهادی کیا در سال ۷۹۶ـ۷۹۷ فرمانروای تنکابن شد. وی در تقسیم «ولایت بیه پیش»، فرزندش، سیدیحیی کیا، را به تنکابن فرستاد و مِلک موروثی خود را به او واگذار کرد
[۳۶] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۹۶.



در ۸۰۶ خواندمیر
[۳۷] خواندمیر، ج۳، ص۵۲۵.
به ولایت تنکابن اشاره کرده و در ۸۱۶ مرعشی از حکمرانیِ سیدداوود کارکیای تنکابنی، فرزند سیدهادی کیا، در تنکابن یاد کرده است
[۳۸] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۴۷۰ـ۴۷۱.
مَلک کیومرث ــ که در ۸۳۰ به مخالفت با سادات گیلان برخاسته بود ــ در ۸۳۱ عمارت خاصه سیدداوود کارکیای تنکابنی را که در اواخر تابستان هنوز در ییلاق به سر می‌برد، آتش زد و برخی اهالی را به قتل رساند.
[۳۹] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ج۱، ص۱۴۷ـ ۱۴۸.



در ۸۶۵ مازندرانی از «موضع تنکابن» در «مملکت گیلان» نام برده است.
[۴۰] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ج۱، ص۱۵۵ـ ۱۵۶.
مرعشی در ۸۸۹ به حرکت خود از کِلیشُم (از قرای ییلاقی تنکابن) به تنکابن برای تصرف «دشت تنکابن» اشاره کرده است
[۴۱] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۴۵۰.
تنکابن در زلزله ۸۸۹ ــ که مرعشی شاهد آن بوده ــ آسیب فراوان دید، به طوری که بسیاری از عمارتهای آن، از جمله قصر و مساجد و زیارتگاهها و حمامهای آن، ویران شد و آنچه باقی ماند ترمیم شدنی نبود
[۴۲] ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۴۵۳-۴۵۴.



در دوره صفویه (۹۰۵ـ ۱۱۳۵)، اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاه طهماسب (۹۳۰ـ۹۸۴)، به فرمانروایی شرف خان روزکی (روژکیبدلیسی، شرف الدین) بر تنکابن اشاره کرده است.
[۴۳] اسکندر منشی، ج۱، ص۱۴۱.
رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، علاوه بر شرف الدین، از الوند سلطان بن حسین خان فیروزجنگ (فرمانروا در ۱۰۰۶) و حیدرسلطانِ قویْ حصارلو (۱۰۰۴ و ۱۰۳۸) نام برده است.
[۴۴] یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۲۱۰ـ ۲۱۱، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران ۱۳۶۵ش.



در دوره افشاریه (۱۱۴۸ـ۱۲۱۰)، میرزامهدی خان استرآبادی نام «قریه تنکابن» را در «اعمال دیلَمان» ضبط کرده است.
[۴۵] محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، ج۱، ص۲۴.
به گزارش غفاری کاشانی در ۱۱۶۸، محمدحسن خان قاجار برای فتح گیلان به تنکابن لشکر کشیده بود.
[۴۶] ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۵۸.
حدوداً بین سالهای ۱۱۷۵ تا ۱۱۸۵، ابراهیم خان عمارلو شش سال، حاکم تنکابن شد. در ۱۱۸۵ هدایت خان، حاکم گیلان که در صدد توسعه قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستم خان عمارلو) گرفت و با موافقت کریم خان زند (متوفی ۱۱۹۳) آن را به گیلان ملحق ساخت،
[۴۷] یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۲۳۲، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
سپس فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛ اما بعدها به فرمان کریم خان، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند.
[۴۸] علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن، ج۱، ص۳۱۶.
[۴۹] علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.

از اواخر حکومت کریم خان زند ــ که به دستور وی مهدی خان خلعت بری (از طایفه خَلابَران) به حکومت تنکابن رسید ــ


تا پایان حکومت قاجاریه، خلابران بر تنکابن حکومت کردند. در ۱۱۹۵، مهدی خان تفنگچیان تنکابنی را همراه مرتضی قلی خان، برادر آقامحمدخان قاجار، که از طرف او مأمور فتح گیلان بود، فرستاد و از آقامحمدخان (۱۲۱۰ـ۱۲۱۱) خواست تا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقت کند. با موافقت آقامحمدخان در این سال، ولایت تنکابن ضمیمه مازندران شد و با الحاق نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن، ولایت محال ثلاث/ ثلاثه تشکیل شد
[۵۰] علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن، ج۱، ص ۳۲۵ـ۳۲۹.



به نوشته زین العابدین شیروانی در ۱۲۴۷، تنکابن قصبه‌ای در گیلان و میان جنگل بوده، آب فراوان و هوای بد، خاک ابریشم خیز و زمین عفونت انگیز و برنج بسیار داشته است. وی افزوده است که حکیم مؤمن مؤلفِ تحفه المؤمنین اهل آنجاست
[۵۱] زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ص ۱۹۲.



در زمان محمدشاه قاجار (۱۲۵۰ـ۱۲۶۴) که حبیب الله ساعدالدوله حاکم تنکابن و محال ثلاث شده بود، تنکابن نفوذ سیاسی بسیار یافت.
[۵۲] علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۳۹.
در حدود ۱۲۷۵ مکنزی و ملگونوف درباره بلوک و محله تنکابن و مالیات آن، تولید ابریشم و صادرات گندم و برنج آن به گیلان و قزوین و باکو مطالبی آورده‌اند
[۵۳] چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامه شمال، ج۱، ص۵۱ ـ۵۳، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی).
[۵۴] گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سفرنامه نواحی شمال ایران، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۳، ترجمه پطرس.
[۵۵] گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سفرنامه نواحی شمال ایران، ج۱،ص ۱۶۸ـ ۱۶۹.
[۵۶] میرزاابراهیم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان و، ج۱، ص۱۴۸ـ ۱۴۹.



در دوره ناصرالدین شاه (۱۲۶۴ـ۱۳۱۳) تنکابن به عنوان محالّی در ولایت مازندران ضبط شده است.
[۵۷] بهلر، سفرنامه بهلر: جغرافیای رشت و مازندران، ج۱، ص۳۳.
اما اعتمادالسلطنه در اواخر سده سیزدهم نوشته است که تنکابن قسمتی از گیلان و مشتمل بوده است بر هشتاد پارچه ده کوچک ییلاقی و قشلاقی و ناحیه‌ای از سفیدتمش (حد غربی) تا نمک رود (نمک آبرود، حد شرقی)، و افزوده است که محال ثلاث عبارت‌اند از: تنکابن و نواحی کلارستاق و کجور. اعتمادالسلطنه به امامزاده ها، و صنایع آن از جمله تولید چوخا (جامه پشمی چوپانان) و چادرشب نیز اشاره کرده است.
[۵۸] اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۸۱۰ـ۸۱۳.
در ۱۳۰۸ مورگان از حاصلخیزی بخش تنکابن و محصول پنبه آن، باغهای وسیع مرکّبات، لهجه مخصوص اهالی و مسجد کوچک تنکابن یاد کرده است.
[۵۹] ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۱۹۲، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
[۶۰] ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۰۳، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
[۶۱] ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۴۱، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
[۶۲] ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۵۶، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
[۶۳] ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۷۲، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
در ۱۳۱۴ تنکابن مشتمل بر شش بلوک بود و ماهیگیری در آن رونق فراوان داشت، نیز محله شهسواران در کنار دریا باغهای بی‌نظیر داشت و تجار باکو در آن بازار، خانه و حمام داشتند.
[۶۴] محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۱۸.
[۶۵] محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۲۱.



در دوره مشـروطـه (ح ۱۳۲۴ـ۱۳۲۷) ــ که با قیـام محمد ولی خان تنکابنی، ملقب به سپهدار تنکابنی، همراه بود ــ تنکابن یکی از مراکز آزادی خواهی شد.
[۶۶] علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۲۵ـ ۳۲۶.
[۶۷] علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۲۰.
امیراسعد تنکابنی، حاکم تنکابن و فرزند سپهدار تنکابنی، با رد مذاکرات هفتم ذیحجه ۱۳۲۴ مجلس برای انتخاب وکلا، محال ثلاث تنکابن را «حکومت مستقله» خواند.
[۶۸] محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۶۸ـ۶۹.



رابینو ــ که در ۱۳۲۶ـ۱۳۲۷ به بلوک تنکابن سفر کرده ــ از محصولات آن، بازار هفتگی در بعضی آبادیها، ناحیه کوچک سخت سر (رامسر کنونی) در تنکابن، ماهی فراوان و صنایع آن‌جا خبر داده و درباره سکونت یازده طایفه بزرگ در تنکابن مطالبی آورده و گفته است که شهسوار بندر خرم آباد است.
[۶۹] یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۵۰ ـ۵۴، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
بنا بر مطالب فخرائی
[۷۰] ابراهیم فخرائی، سردارجنگل: میرزاکوچک خان، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱.
و سپهدار تنکابنی
[۷۱] محمدولی سپهدار تنکابنی، یادداشتهای سپهسالار تنکابنی (محمد ولیخان خلعت بری)، ج۱، ص۳۵۱.
نهضت میرزاکوچک خان جنگلی (متوفی ۱۳۰۰ش) به تنکابن نیز کشیده شده بود.
در ۱۳۱۰ ش آبادی تنکابن به نام شهسوار، به دستور رضاشاه بر طبق اصول صحیح و نقشه توسعه یافت و گاهی بندر شهسوار خوانده می‌شد.
[۷۲] رزم آرا، ج۳، ص۱۸۲.
مسعود کیهان در ۱۳۱۰ ش درباره قسمتهای ییلاقی و قشلاقی و کشتیرانی در آن مطالبی ذکر کرده است.
[۷۳] مسعود کیهان، جغرافیای مفصّل ایران، ج۲، ص۳۰۱.
[۷۴] مسعود کیهان، جغرافیای مفصّل ایران، ج۳، ص۴۵۷ـ ۴۵۸.



(۱) محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، چاپ عبدالله انوار، تهران ۱۳۴۱ش.
(۲) اسکندر منشی.
(۳) اعتمادالسلطنه.
(۴) یدالله افشین، رودخانه‌های ایران، تهران ۱۳۷۳ش.
(۵) محمدبن حسن اولیاءالله، تاریخ رویان، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۸ش.
(۶) ایران قانون تقسیمات کشوری آبان ۱۳۱۶، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب ۱۶ آبان ماه ۱۳۱۶، چاپ دوم، تهران (بی تا).
(۷) ایران وزارت کشور تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران، تهران ۱۳۵۵ش.
(۸) ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج ۱، تهران ۱۳۲۹ش.
(۹) ایران وزارت کشور معاونت سیاسی دفتر تقسیمات کشوری، نشریه تاریخ عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۱۰) ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۱) بهلر، سفرنامه بهلر: جغرافیای رشت و مازندران، چاپ علی اکبر خداپرست، تهران (۱۳۵۴ش).
(۱۲) محمود پاینده، خونینه‌های تاریخ دارالمرز: گیلان و مازندران، رشت ۱۳۷۰ش.
(۱۳) عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، ج ۱: کوهها و کوهنامه ایران، ج ۲: رودها و رودنامه ایران، تهران ۱۳۶۸ـ۱۳۷۶ش.
(۱۴) جغرافیای کامل ایران، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، ۱۳۶۶ش.
(۱۵) محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، یا، اوضاع اقتصادی ایران، تهران ۱۳۶۲ش.
(۱۶) خواندمیر.
(۱۷) یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران ۱۳۶۵ش.
(۱۸) راهنمای مازندران، (ساری: استانداری استان مازندران، ۱۳۴۵ش).
(۱۹) رزم آرا.
(۲۰) سازمان برنامه و بودجه استان مازندران معاونت آمار و اطلاعات، آمارنامه استان مازندران ۱۳۷۶، تهیه کنندگان علی اکبر شریفیان و فرهمند مرادی، ساری ۱۳۷۷ش.
(۲۱) محمدولی سپهدار تنکابنی، یادداشتهای سپهسالار تنکابنی (محمد ولیخان خلعت بری)، گردآوری امیر عبدالصمد خلعت بری، چاپ محمود تفضلی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۲) منوچهر ستوده، از آستارا تا استارباد، تهران ۱۳۴۹ ش ـ.
(۲۳) عباس شایان، مازندران، تهران ۱۳۶۴ش.
(۲۴) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
(۲۵) صمصام الدین علامه، تاریخ جامع تنکابن، تنکابن ۱۳۷۷ ش.
(۲۶) ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران ۱۳۶۹ش.
(۲۷) ابراهیم فخرائی، سردارجنگل: میرزاکوچک خان، تهران ۱۳۵۴ش.
(۲۸) فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، ۱۳۷۸ش.
(۲۹) مسعود کیهان، جغرافیای مفصّل ایران، تهران ۱۳۱۰ـ۱۳۱۱ش.
(۳۰) عبد بن محمد مازندرانی، رساله فلکیّه، چاپ والترهینس، ویسبادن ۱۳۳۱/۱۹۵۲.
(۳۱) ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، چاپ برنهارد دورن، پطرزبورگ ۱۸۵۰، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ش.
(۳۲) ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۷ش.
(۳۳) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵: شناسنامه آبادیهای کشور، استان مازندران، شهرستان تنکابن، تهران ۱۳۷۶ش الف.
(۳۴) مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵: نتایج تفصیلی کل کشور، تهران ۱۳۷۶ش ب.
(۳۵) حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۳۶) محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹ـ ۱۳۴۵ش.
(۳۷) چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامه شمال، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران ۱۳۵۹ش.
(۳۸) گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سفرنامه نواحی شمال ایران، ترجمه پطرس، در سفرنامه ایران و روسیه، چاپ محمد گلبن و فرامرز طالبی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۳۹) ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی، تبریز ۱۳۳۸ـ ۱۳۳۹ش.
(۴۰) میرزاابراهیم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان و، چاپ مسعود گلزاری، تهران ۱۳۵۵ش.
(۴۱) محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، چاپ علی اکبر سعیدی سیرجانی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۴۲) نقشه تقسیمات کشوری ایران، مقیاس ۰۰۰، ۵۰۰، ۲:۱، تهران: گیتاشناسی، ۱۳۷۷ش.
(۴۳) نقشه راهنمای البرز غربی: گیلان، مقیاس ۰۰۰، ۳۰۰:۱، تهران: گیتاشناسی (بی تا).
(۴۴) نقشه راهنمای البرز مرکزی: قسمتی از استان تهران، مقیاس ۰۰۰، ۳۰۰:۱، تهران: گیتاشناسی (بی تا).
(۴۵) نقشه عمومی کشور جمهوری اسلامی ایران، مقیاس ۰۰۰، ۵۰۰، ۲:۱، تهران: مؤسسه جغرافیائی ارشاد، (بی تا).
(۴۶) جواد نوشین، چالوس، تهران ۱۳۵۵ش.
(۴۷) علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش.


۱. رزم آرا، ج۳، ص۱۸۰.
۲. حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، ج۱، ص۲۲۲ـ۲۲۹.
۳. جواد نوشین، چالوس، ج۱، ص۱۲۴.
۴. ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۱۹۶، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
۵. یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۵۳، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
۶. محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، ج۱، ص۷۰.
۷. منوچهر ستوده، از آستارا تا استارباد، ج۳، ص۴۹ـ۵۰.
۸. فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۱۵۵ـ ۱۵۶.
۹. فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۲۲۷.
۱۰. محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۲۱.
۱۱. یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۵۳، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
۱۲. ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج۱، ص۶۴.
۱۳. ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج۱، ص۱۹۹ـ۲۰۷.
۱۴. ایران وزارت کشور اداره کل آمار و ثبت احوال، کتاب اسامی دهات کشور، ج۱، ص۱۶.
۱۵. ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۲۵۱.
۱۶. ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران، ج۲، ص۲۵۱.
۱۷. حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، ج۱، ص۵۱۴.
۱۸. مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۳۷۵: شناسنامه آبادیهای کشور، ج۱، ص یازده.
۱۹. فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۱۵۵.
۲۰. آمارنامه استان مازندران ۱۳۷۶، تهیه کنندگان علی اکبر شریفیان و فرهمند مرادی.
۲۱. فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج ۲۶: قزوین، ج۲۶، ص۱۵۶.
۲۲. جغرافیای کامل ایران، تهران: سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، ج۲، ص۱۱۴۰.
۲۳. حبیب الله مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن، ج۱، ص۵۱۰.
۲۴. ایران وزارت کشور معاونت سیاسی دفتر تقسیمات کشوری، نشریه تاریخ عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، ج۱، ص۱۰۳.
۲۵. صمصام الدین علامه، تاریخ جامع تنکابن، ج۱، ص۲۶۲ـ۲۶۴.
۲۶. عباس شایان، مازندران، ج۱، ص۱۱۸.
۲۷. جواد نوشین، چالوس، ج۱، ص۱۲۴.
۲۸. سازمان برنامه و بودجه استان مازندران معاونت آمار و اطلاعات، آمارنامه استان مازندران ۱۳۷۶، ج۱، ص۳۱.
۲۹. صمصام الدین علامه، تاریخ جامع تنکابن، ج۱، ص۲۶۴.
۳۰. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ج۱، ص۲۷ـ ۲۸.
۳۱. محمود پاینده، خونینه‌های تاریخ دارالمرز: گیلان و مازندران، ج۱، ص۱۳۵.
۳۲. محمدبن حسن اولیاءالله، تاریخ رویان، ج۱، ص۱۴۷.
۳۳. یادداشتها و حواشی، یاسنت لویی رابینو، ج۱، ص۲۳۱.
۳۴. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۲۷-۲۸.
۳۵. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۸۷ ـ ۸۸.
۳۶. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۹۶.
۳۷. خواندمیر، ج۳، ص۵۲۵.
۳۸. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۴۷۰ـ۴۷۱.
۳۹. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ج۱، ص۱۴۷ـ ۱۴۸.
۴۰. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ج۱، ص۱۵۵ـ ۱۵۶.
۴۱. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۴۵۰.
۴۲. ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ گیلان و دیلمستان، ص ۴۵۳-۴۵۴.
۴۳. اسکندر منشی، ج۱، ص۱۴۱.
۴۴. یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۲۱۰ـ ۲۱۱، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران ۱۳۶۵ش.
۴۵. محمدمهدی بن محمد نصیر استرآبادی، جهانگشای نادری، ج۱، ص۲۴.
۴۶. ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد، ج۱، ص۵۸.
۴۷. یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۲۳۲، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
۴۸. علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن، ج۱، ص۳۱۶.
۴۹. علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.
۵۰. علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن، ج۱، ص ۳۲۵ـ۳۲۹.
۵۱. زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ص ۱۹۲.
۵۲. علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۳۹.
۵۳. چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامه شمال، ج۱، ص۵۱ ـ۵۳، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافی).
۵۴. گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سفرنامه نواحی شمال ایران، ج۱، ص۱۴۱ـ۱۴۳، ترجمه پطرس.
۵۵. گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سفرنامه نواحی شمال ایران، ج۱،ص ۱۶۸ـ ۱۶۹.
۵۶. میرزاابراهیم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گیلان و، ج۱، ص۱۴۸ـ ۱۴۹.
۵۷. بهلر، سفرنامه بهلر: جغرافیای رشت و مازندران، ج۱، ص۳۳.
۵۸. اعتمادالسلطنه، ج۱، ص۸۱۰ـ۸۱۳.
۵۹. ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۱۹۲، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
۶۰. ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۰۳، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
۶۱. ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۴۱، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
۶۲. ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۵۶، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
۶۳. ژاک ژان ماری دو مورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی، ج۱، ص۲۷۲، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی.
۶۴. محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۱۸.
۶۵. محمدمعصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۳، ص۶۲۱.
۶۶. علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۳۲۵ـ ۳۲۶.
۶۷. علی اصغر یوسفی نیا، تاریخ تنکابن: تهران ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۲۰.
۶۸. محمدبن علی ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ج۴، ص۶۸ـ۶۹.
۶۹. یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد، ج۱، ص۵۰ ـ۵۴، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی.
۷۰. ابراهیم فخرائی، سردارجنگل: میرزاکوچک خان، ج۱، ص۲۱۰ـ۲۱۱.
۷۱. محمدولی سپهدار تنکابنی، یادداشتهای سپهسالار تنکابنی (محمد ولیخان خلعت بری)، ج۱، ص۳۵۱.
۷۲. رزم آرا، ج۳، ص۱۸۲.
۷۳. مسعود کیهان، جغرافیای مفصّل ایران، ج۲، ص۳۰۱.
۷۴. مسعود کیهان، جغرافیای مفصّل ایران، ج۳، ص۴۵۷ـ ۴۵۸.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تنکابن»، شماره۳۹۴۸.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام




جعبه ابزار