• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ایمان و آسان‌گیری (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



واژه ایمان از ریشه «أمن» گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن «أمِنَ، یأمن وأمناً» به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن «آمَن، یؤمن و ایماناً» است، که اگر متعدی به «با و لام» باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. و به همین معناست آیه (وَما أَنْتَ بِمؤمن لَنا) ای: بمصدِّق.
[۵] خوری شرتونی لبنانی، سعید، اقرب الموارد ج۱، ص۷۳.

و امّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است.



ایمان، سبب آسان گرفتن ذوالقرنین بر مؤمنان می‌باشد:
«... قلنا یـذا القرنین امآ ان تعذب وامآ ان تتخذ فیهم حسنا• ...• واما من ءامن... سنقول له من امرنا یسرا؛ تا به غروبگاه آفتاب رسيد؛ (در آن جا) احساس كرد (و در نظرش مجسّم شد) كه خورشيد در چشمه تيره و گل‌آلودى فرو مى‌رود؛ و در آن جا قومى را يافت؛•...• گفتيم: اى ذو القرنين! آيا مى‌خواهى (آنان) را مجازات كنى، و يا روش نيكويى در مورد آنها انتخاب نمايى؟...• و اما كسى كه ايمان آورد و عمل صالح انجام دهد، پاداشى نيكوتر خواهد داشت؛ و ما دستور آسانى به او خواهيم داد».

۱.۱ - تقسیم‌بندی مردم

گویا هدف ذو القرنین از این بیان اشاره به این است که مردم در برابر دعوت من به توحید و ایمان و مبارزه با ظلم و شرک و فساد به دو گروه تقسیم خواهند شد: کسانی که تسلیم این برنامه سازنده الهی شوند مطمئنا پاداش نیک خواهند داشت، و در امنیت و آسودگی خاطر زندگی خواهند کرد. اما آنها که در برابر این دعوت موضع‌گیری خصمانه داشته باشند و به شرک و ظلم و فساد ادامه دهند مجازات خواهند شد.

۱.۲ - کفر مردم مواجه شده با ذوالقرنین

از اینجا بر می‌آید که قومی که ذوالقرنین بر سر آن چشمه دید، کافر بودند، از این رو خداوند به او دستور می‌دهد که آنها را بکشد، یا اسیر کند و آنها را تحت تربیت قرار دهد. برخی گفته‌اند: خدا او را مخیر کرد که آنها را بکشد یا ببخشاید.

۱.۳ - پیامبر بودن یا نبودن ذوالقرنین

کسانی که ذو القرنین را پیامبر دانسته‌اند، به همین آیه استدلال کرده‌اند. گویند: فهمیدن امر خدا از روی وحی و آنهم تنها برای انبیا ممکن است. کعبی گوید: خداوند به او الهام کرد. ابن انباری گوید: اگر پیامبر بوده، خدا به او وحی کرده و اگر نبوده، به او الهام کرده است. چنان که می‌فرماید: «و اوحینا الی ‌ام موسی؛ یعنی به مادر موسی الهام کردیم».


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۷.    
۲. فراهیدی، خلیل، العین، واژه «أمن»، ج۸ ص۳۸۹.    
۳. ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۱۳۳۱۳۵.    
۴. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، واژه «أمن»، ج۱۳ ص۲۱.    
۵. خوری شرتونی لبنانی، سعید، اقرب الموارد ج۱، ص۷۳.
۶. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، واژه «أمن»، ج۱۳ ص۲۱.    
۷. کهف/سوره۱۸، آیه۸۶.    
۸. کهف/سوره۱۸، آیه۸۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۵۲۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۳۸۱.    
۱۱. قصص/سوره۲۸، آیه۷.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۶، ص۳۸۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «ایمان و آسان‌گیری».    



رده‌های این صفحه : ایمان | موضوعات قرآنی




جعبه ابزار